اخیرا شرکت مکنزی که از برترین شرکت‌های مشاور مدیریتی در جهان است گزارشی را در این زمینه منتشر کرده است. گروهی از این شرکت ۲۰۰ نفر از موفق‌ترین مدیران عامل حاضر در سراسر جهان را شناسایی کرده‌اند و با ۶۷ نفر از آنها مصاحبه مفصل و تحلیلی انجام داده‌اند و نتایج حاصله را منتشر کرده‌اند. آنچه از نظر خوانندگان محترم می‌گذرد چکیده‌ای است از این گزارش.
آنچه یک مدیر سرآمد را از دیگر مدیران موفق متمایز می‌کند تفاوت دیدگاه و طرز فکر اوست. این ۲۰۰ مدیر برتر در مجموع پنج تریلیون دلار ارزش‌افزوده خلق کرده‌اند که معیار اصلی تمایز آنها با دیگر مدیران است. می‌توان دیدگاه و طرز فکر متمایز این مدیران برتر را در شش عامل اصلی خلاصه کرد. هرچند مهارت مدیریت را نمی‌توان در قالب کتاب و کلمات ساده‌سازی کرد، اما گاهی اوقات ساده‌سازی خود یک فضیلت است. نتیجه پژوهش شرکت مکنزی نشان می‌دهد که شش عامل اصلی در میان مدیران طراز اول جهان مشترک است. شرح مختصری از این شش عامل اصلی موفقیت در ادامه ذکر می‌شود:

۱- جسور باشید
جهان امروز جهان عدم قطعیت‌هاست. به راحتی می‌توان در دام احتیاط و به فردا سپردن تصمیمات افتاد. مدیران بسیار موفق جسور هستند. در بینش و چشم‌انداز خود و سازمانشان تردید نمی‌کنند، اما جسورانه تصمیم می‌گیرند. آنها فعالانه به دنبال شکار فرصت‌ها هستند، در آینده‌نگری و دوراندیشی بسیار تبحر دارند، در ایجاد انگیزه بالا میان آحاد سازمان خود بسیار موفق هستند، استراتژی سازمان خود را با فرصت‌های بازار به خوبی می‌آمیزند، با اینکه با شکست میانه خوبی ندارند اشتباهات خود را بلافاصله می‌پذیرند و به سرعت از ناکامی‌ها عبور می‌کنند. برای آنها اهداف عالی و استراتژی شرکت در اولویت اول است نه صرفا عملکرد مالی و منافع آنی.

۲- با موارد نرم همچون موارد سخت برخورد کنید
در دنیای پرتلاطم کنونی اگر از هر سه استراتژی یکی موفق شود دستاورد بزرگی محسوب می‌شود. از این رو اهمیت موارد نرم و پرداختن به آنها دوچندان است. منظور از موارد نرم مواردی چون نحوه برخورد با افراد و فرهنگ است. تحقیقات نشان داده شرکت‌هایی که توانسته‌اند موارد نرم که عموما پیچیده هستند را به خوبی حل کنند در عمل بیش از دو برابر دیگر شرکت‌ها در پیشبرد یک استراتژی بخت موفقیت دارند (این عدد مابین ۳۰ تا ۷۹ درصد در گزارش‌ها آمده است). مدیران حاذق استاد پرداختن به این ظرافت‌ها هستند. آنها به خوبی می‌توانند افراد سازمان خود را در این جهان متلاطم و در بازارهای پرنوسان برای دستیابی به اهداف مشترک هماهنگ و همراه کنند. این مدیران با هنرمندی کامل تغییرات لازم را به سازمان خود منتقل می‌کنند و می‌دانند چگونه حسن انجام آن را تا حصول نتیجه مطلوب پیگیری و اندازه‌گیری کنند.

۳- اول به نقش‌ها بپردازید بعد به افراد
مدیران سرآمد همچون روانشناسان ماهر عمل می‌کنند. برای تشکیل تیم‌های کارآمد اول نقش‌های لازم برای پیشبرد اهداف آن تیم را در نظر می‌گیرند. سپس به خوبی تشخیص می‌دهند که چه افرادی بهترین گزینه برای ایفای این نقش‌ها هستند. این مهارت هم جزو مهارت‌های نرم محسوب می‌شود.
مهارت نرم است از این جهت که این مدیران می‌توانند به خوبی هم در تیمسازی تاثیرگذار باشند و هم با حفظ فاصله و دادن فضای کافی به تیم‌ها دست آنها را باز بگذارند. رعایت و حفظ این تعادل مهارتی است مهم که هم در سطح بخش‌ها و تیم‌ها و هم در مورد افراد شرکت باید اجرا شود.

۴- به اعضای هیات‌مدیره کمک کنید تا آنها به کسب‌و‌کار شرکت کمک کنند
کیفیت ارتباط میان مدیران عامل طراز اول و اعضای هیات‌مدیره شرکت بسیار مهم و بالاست. مانند هر نوع رابطه‌ای اعتماد نقش اصلی را دارد. صداقت، شفافیت و برخورد آنی با برنامه‌ها و مشکلات شرکت از عوامل سازنده این اعتماد است. مدیران موفق هم این ارتباط و اعتماد را به خوبی ایجاد می‌کنند و می‌دانند چطور اعضای هیات‌مدیره را با بخش‌های مختلف شرکت وصل کنند تا از ظرفیت دو طرف بهترین بهره برای پیشبرد اهداف شرکت فراهم شود. جریان آزاد اطلاعات میان شرکت و هیات‌مدیره کلید این موفقیت است.

۵- با پرسیدن «چرا؟» شروع کنید
یافتن پاسخ چرایی و دلیل هر چیزی در دنیای پیچیده کنونی کار آسانی نیست. بسیاری از شرکت‌ها و افراد عملا در سردرگمی به سر می‌برند. نتایج پژوهش‌ها به خوبی نشان می‌دهد شرکت‌هایی که دقیقا می‌دانند علت حضور آنها در بازار و جایگاه آنها در جامعه چیست عملکرد بهتری طی بیست سال گذشته نسبت به شاخص ۵۰۰ S&P بازار بورس نیویورک که شاخصی از ۵۰۰ شرکت برتر بورس آمریکاست دارند. مدیران سرآمد به وضوح می‌دانند علت وجودی شرکت‌شان چیست. این دلایل را با استراتژی شرکت دائما مقایسه می‌کنند و در صورت لزوم اصلاحات مورد نیاز را انجام می‌دهند. این مقایسه فرصت‌های کسب درآمد را برای شرکت افزایش می‌دهد. صراحت و رفع ابهام‌ها در فلسفه وجود شرکت انگیزه را در کارکنان دوچندان می‌کند و وفاداری آنها را به سازمان به صورت فزاینده‌ای ارتقا می‌بخشد. مدیریت با هدف مشخص، همه‌فهم و آشکار به دستاوردهای بزرگی می‌انجامد.

۶- تنها کارهایی را انجام دهید که فقط خودتان از عهده آن برمی‌آیید
مدیرعاملی یک شغل ۲۴ساعته است که هفت روز هفته هم برای آن کم است. بدیهی است که هیچ مدیری نمی‌تواند تمام‌ وقت و انرژی خود را صرف این مسوولیت سنگین کند. لاجرم باید دست به انتخاب‌هایی زد. مهم‌ترین انتخاب نحوه صرف اوقات مدیر و مدیریت زمان است. مدیران سرآمد هر یک روش‌های خاص خود را دارند. برخی در طول برنامه هفتگی خود زمان‌هایی را برای پرداختن به موضوعات از قبل پیش‌بینی نشده در نظر گرفته‌اند. تعدادی اوقات استراحت ۱۰دقیقه‌ای برای بازیابی روحیه و احیای تمرکز خود مابین جلسات متنوع و پرداختن به موضوعات پیچیده دنیای امروز در نظر گرفته‌اند. عده‌ای چند دقیقه در روز پیانو می‌نوازند یا به مراقبه می‌پردازند. آنچه مهم است اینکه یک مدیر بتواند به روش‌هایی مشخص و منظم دیدگاه و طرز فکر خود را در میان انبوه چالش‌ها و پراکندگی موضوعات و پیچیدگی تصمیم‌گیری‌ها حفظ کند. غرق شدن در گرداب جهان کنونی بزرگ‌ترین آفت یک مدیر است. مدیران سرآمد خود را به خوبی می‌شناسند و از خود به نحو شایسته‌ای محافظت می‌کنند.