حسین کوه زاد
یکی از این مخاطرات، خشکسالی فوق العاده شدید و فراگیر سال آبی جاری در کشور است که صدمات جبران ناپذیری را بر منابع آب، کشاورزی، مراتع و سایر بخش ها ایجاد نموده است. سال آبی جاری، سالی خشک و بسیار کم بارش است که سراسر کشور و حتی مناطق پرباران سواحل جنوبی دریای خزر و منطقه زاگرس خشکسالی های شدیدی را تجربه کردند.
یکی از مهم ترین پرسش های پیش رو آن است که آیا خشکسالی امسال یک شرایط استثنایی است یا اینکه آغاز یک دوره طولانی از دوره های خشک متوالی است؟ برخی از متخصصین خشکسالی را همچون سایر رخدادهای فرین اقلیمی نتیجه تغییر اقلیم به وقوع پیوسته در روی کره زمین می دانند. بر این اساس خشکسالی ممکن است کاملاً به عنوان یک مخاطره طبیعی تلقی نشود چرا که انسان با دستکاری در طبیعت شدت، مدت و فراوانی این پدیده اقلیمی را تغییر داده است. افزایش گازهای گلخانه ای به طور قابل توجهی شرایط گرمایش و خشکی مناطق مختلف اقلیمی را تغییر داده که منجر به افزایش کلان خشکسالی ها (Megadroughts) در سراسر جهان شده است. بنابراین پیش آگاهی رخداد های فرین اقلیمی از جمله پیش آگاهی خشکسالی بیش از پیش حائز اهمیت است.
ﺧﺸﻜﺴﺎﻟﻲ ﻳﻚ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﻧﺴﺒﻲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺩﻳﺪﮔﺎﻩ ﻛﻠﻲ ﺣﺎﺻﻞ ﺁﻥ ﻛﻤﺒﻮﺩ ﺑﺎﺭﺵ ﺩﺭ ﻃﻲ ﻳﻚ ﺩﻭﺭﻩ ﻣﻤﺘﺪ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﺩﺭ ﻣﻘﻴﺎﺱ ﻳﻚ ﻓﺼﻞ ﻳﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻛﻤﺒﻮﺩ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ کمبود ﺁﺏ ﻣﻲﺷﻮﺩ. از این رو ﺧﺸﻜﺴﺎﻟﻲ ﺭﺍ ﻧﺒﺎﻳﺴﺖ ﺻﺮﻓﺎً ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﭘﺪﻳﺪﻩﺍﻱ ﻛﺎﻣﻼً ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻳﺎ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺖ، ﺑﻠﻜﻪ ﺗﺄﺛﻴﺮﺍﺕ ﺁﻥ ﻣﺎﺣﺼـﻞ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﻴﻦ ﻳﻚ ﺭﺧﺪﺍﺩ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻭ ﻧﻴﺎﺯ ﺁﺑﻲ ﺍﺳﺖ.
اطلاق کلمه بحران به یک موضوع، آن را از جریان طبیعی بررسی دور و تصمیمها در این شرایط را تابع لحظهها، اتفاقها و احساسات کرده و آن را از روند کارشناسی خارج میکند. آب هم یک مساله است، آن هم نه با یک راهحل، بلکه فرایندی که به حل مساله منجر میشود.
همه در ایجاد شرایط به وجود آمده مقصریم؛ از مدیریت کلان و اجرایی با تصمیمسازی غیرواقعگرایانه و تصمیمگیریهای اشتباه تا مردمی که چیزی به نام الگوی مصرف را به رسمیت نمیشناسند. از جامعه دانشگاهی تا اهالی رسانه همه در این وضع سهیم هستیم.
سالهاست که کارشناسان مختلف و مستقل به مشکلاتی که اکنون با آن روبرو شدهایم اشاره کردهاند و نسبت به ایجاد این شرایط هشدار دادهاند. این شرایط را نمیتوان حاصل عملکرد یک مدیریت دانست، بلکه وضعیت موجود محصول یک فرایند معیوب در یک سیستم با ضعف مشهود در بدنه کارشناسی است؛ که بعد از سالها تکههای یک پازل را تکمیل کرده و ما اکنون با تصویر این ضعف ساختاری روبرو شدهایم. حالا با مساله آب روبرو هستیم و باید فرایندی را که به حل این مساله منجر میشود را بررسی و شناسایی کنیم.
در پایان باید گفت ﺧﺸﻜﺴﺎﻟﻲ ﭘﺪﻳﺪﻩﺍﻱ ﺍﺟﺘﻨﺎﺏ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﺍﺳﺖ ﻭﻟـﻲ ﺩﺭ ﺻـﻮﺭﺕ ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪ ﺭﻳـﺰﻱ ﻣﻨﺎﺳـﺐ ﻣـﻲ ﺗـﻮﺍﻥ ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖ ﺭﻳﺴـﻚ ﺧﺸﻜﺴﺎﻟﻲ ﺭﺍ ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺧﺸﻜﺴﺎﻟﻲ ﻛﺮﺩ. ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖ ﺧﺸﻜﺴـﺎﻟﻲ ﺩﺭ ﻭﻫﻠـﻪ ﺍﻭﻝ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨـﺪ ﺷﻨﺎﺳـﺎﻳﻲ ﺍﻫـﺪﺍﻑ، ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﻧﺴﺒﻲ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺍﻫﺪﺍﻑ، ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﺪﻫﻲ ﻭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﻳﺰﻱ ﺍﺳﺖ.
منبع خبر : نشریه اقتصاد آسیا
https://tooseco.ir/?p=16019