×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : یکشنبه, ۲۲ مهر , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Sunday, 13 October , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 1 خبر
ام‌بریج علیه سوئیفت

در لحظه کنونی برای کشورهای بریکس، سیستم پرداخت سوئیفت مشکل جدی‌تری است تا دلار آمریکا. به همین خاطر است که بریکس مدت‌هاست روی ایجاد جایگزینی برای سوئیفت بنام ام‌بریج کار می‌کند.

 

به گزارش توس اکو، چند هفته پیش روزنامه هندی «ایندین تودی» خبری منتشر کرد مبنی بر اینکه عربستان سعودی به توافق ۵۰ ساله خود با آمریکا در مورد «دلار نفتی» یا «پترو دلار» پایان می‌دهد. بر اساس این توافق که در ۱۹۷۴ امضا شده بود عربستان سعودی نفت خود را به دلار آمریکا می‌فروخت و در عوض واشنگتن به این کشور تسلیحات می‌فروخت و امنیتش را تضمین می‌کرد. همین توافق بود که راه را برای سلطه دلار آمریکا بر تجارت بین‌الملل هموار کرد. طبق خبر «ایندین تودی» عربستان سعودی این قرارداد را تمدید نکرده و جهان به پایان عصر دلار نفتی نزدیک خواهد شد. کمی بعد مشخص شد خبر ایندین تودی جعلی بوده و عربستان سعودی قصد ندارد پترو دلار را کنار بگذارد. اما ماجرا پیچیده‌تر از این بود. مشخص شد در همان زمان که خبر پترو دلار منتشر شده، چندین کشور عضو بریکس یک سیستم پرداخت جدید را راه انداخته‌اند و حتماً خبر دارید که عربستان سعودی یک عضو تازه‌ای بریکس است.

حالا این سوال پیش می‌آید که آیا این سیستم پرداخت جدید واقعاً اهمیت دارد یا نه، و آیا این سیستم می‌تواند به دلار آمریکا ضربه وارد کند؟ نکته اینجاست که بریکس سال‌هاست روی توسعه یک سیستم پرداخت جدید کار می‌کند و نمی‌توان آن را پروژه‌ای کوچک و نوپا به حساب آورد. جالب اینجاست که این سیستم پرداخت روی شبکه اتریوم بنا شده است.

بریکس در گذر زمان

اول بریکس را بهتر بشناسیم. بریکس (BRICS) نام خود را از اعضای اولیه‌اش گرفته است: برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی. این گروه ابتدا گروهی واقعی نبود. در سال ۲۰۰۱ جیم اونیل، اقتصاددان مشهور انگلیسی و از مدیران وقت بانک‌سرمایه‌گذاری گلدمن‌ساکس، چهار اقتصاد نوظهور برزیل، روسیه، هند و چین را در کنار هم «بریک» خواند و پیش‌بینی کرد این کشورها تا سال ۲۰۵۰ بیشترین رشد اقتصادی دنیا را تجربه خواهند کرد. علت این پیش‌بینی این بود که هر چهار کشور رشد جمعیتی خوبی را تجربه می‌کردند، دستمزد کارگر در این کشورها پایین بود و کالاهای پایه (Commodities) در آنها به وفور یافت می‌شد. علت دیگر علاقه تحلیل‌گران غربی به این کشورها وضعیت ژئوپلیتیک آنها بود. آنها در آن زمان تهدیدی برای غرب به حساب نمی‌آمدند. چین اخیراً به سازمان تجارت جهانی پیوسته بود. هند و برزیل هم در کنار دیگر کشورهای «جنوب جهانی» (جهان سوم سابق) با آمریکا همراستا بودند و در روسیه هم غربگراها همچنان قدرتمند بودند. مسئله دیگر قیمت جهانی کالاهای پایه بود که در حال اوج‌گیری بودند. بریکس به همین شکل به دایره لغات اقتصاددانان و روزنامه‌نگاران وارد شد.

البته تا سال ۲۰۰۹ بریکس فقط در تحلیل‌های رسانه‌ای و کتاب‌ها وجود داشت. در سال ۲۰۰۶ برای اولین بار وزرای خارجه چهار کشور دیدار غیررسمی با هم برگزار کردند و بالاخره در سال ۲۰۰۹ بریکس شکل گرفت. (آفریقای جنوبی در سال ۲۰۱۰ به بریکس پیوست.) طبق گزارش‌ها این ولادیمیر پوتین بود که برای تشکیل بریکس بیش از بقیه پافشاری کرد.

به هر حال بعد از بحران مالی سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ دنیا خوش‌بینی تحلیل‌گران غربی به آینده بریکس از بین رفت. چین تحت رهبری شی جین پینگ که در سال ۲۰۱۲ به قدرت رسید مسیر خودش را رفت. روسیه هم که با رهبری پوتین از غرب دلسرد شده بود و در حال قدرت‌گیری دوباره بود. مسئله دیگر سقوط قیمت کالاهای پایه بود. مثلاً نفت که در سال ۲۰۱۴ سقوط کرد.

نکته اینجا بود که به جز مسئله ژئوپلیتیک و کالاهای پایه، کشورهای بریکس همچنان نقاط قوت خود را حفظ کرده‌اند: رشد جمعیت در کشورهای بریکس همچنان بالاست، دستمزد در این کشورها همچنان پایین است و آنها همچنان کالاهای پایه فراوانی در اختیار دارند. مهم‌ترین عاملی که در این معادله غایب است رونق‌گیری دوباره بازار کالاهای پایه است.

نکته مهم دیگر افزایش اعضای بریکس است. در ژانویه ۲۰۲۴ بریکس رسماً از کشورهای ایران، عربستان، امارات و مصر، اتیوپی و آرژانتین برای عضویت در بریکس دعوت کرد. نکته جالب اینجاست که این شش کشور از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان نفت یا محصولات کشاورزی دنیا به حساب می‌آیند.

احتمالاً متوجه شده‌اید که قیمت کالاهای پایه در سراسر جهان طی سال‌های اخیر شروع به افزایش کرده و همین باعث افزایش قدرت ژئوپلیتیک کشورهای بریکس شده است. البته به خاطر تنش‌های روسیه و چین با اروپا و آمریکا این روزها اصولاً در رسانه‌های غربی چیزی درباره ظهور دوباره بریکس نمی‌خوانیم.

پول یا سیستم پرداخت؟

نکته دیگر معمای واحد پولی بریکس است. طی ماه‌های اخیر گزارش‌های متناقضی در مورد اینکه این واحد پولی با طلا پشتیبانی می‌شود یا اینکه قرار است کاملاً دیجیتال (رمزارز) باشد منتشر شده اما هیچ مدرک قطعی نداریم که مشخص شود این واحد پولی چه زمانی انتشار خواهد یافت یا اصلاً منتشر خواهد شد یا نه.

اگر به منابع اخبار مربوط به پول بریکس توجه کنیم متوجه می‌شویم اکثرا برگرفته از سخنرانی‌های سیاست‌مداران و اقتصاددانان کشورهای بریکس بوده‌اند و مشخص نیست که آنها از آرزوهای خود حرف زده‌اند یا از برنامه عملی بریکس برای انتشار پول. مسئله اینجاست که هر چه درباره واحد پول بریکس ابهام وجود دارد، درباره سیستم پرداخت کشورهای بریکس می‌توانیم مطمئن باشیم.

همین اول برای اینکه سردرگم نشوید باید روشن کنیم که پول بریکس و سیستم پرداخت بریکس دو چیز کاملاً متفاوت هستند. واحد پول بریکس طبیعتاً یک واحد پولی خواهد بود مثل دلار یا یوآن، اما سیستم پرداخت ماجرایی دیگر دارد. یک سیستم پرداخت می‌تواند از واحدهای پولی گوناگونی استفاده کند و لزوماً به یک واحد پولی مشخص محدود نیست. مثلاً شرکت‌های روسی که بعد از تحریم‌های اخیر غرب علیه روسیه به تکنولوژی کریپتو روی آورده‌اند تا به تجارت خود با شرکت‌های چینی ادامه بدهند. طبق گزارش بلومبرگ، آنها از دلار آمریکای شرکت تتر (Tether) در مبادلات خود استفاده می‌کنند که در ایران هم محبوبیت فراوانی دارد. این رمزارزی است که ارزش خود را به دلار آمریکا گره زده و شرکت پشت آن مدعی است که به پشتوانه هر دلار تتری که منتشر می‌کند دلار آمریکا ذخیره می‌کند.

این خبر نکته مخفی و بسیار جالبی دارد: این یعنی بریکس در لحظه کنونی مشکلش نه با دلار آمریکا، که با سیستم پرداختی است که دلار آمریکا روی آن واقع شده؛ سیستم سوئیفت یا SWIFT که بزرگ‌ترین سیستم پرداخت دنیا به حساب می‌آید. مقر سوئیفت در بلژیک است و مراکز دیتای آن در چهار کشور هلند، آمریکا، سوئیس و هنگ‌کنگ واقع شده است. طی سال‌های اخیر سوئیفت به طور فزاینده‌ای به ابزار اعمال فشار بر کشورهای برهم‌زننده نظم غربی تبدیل شده است: مثلاً در اول مارس ۲۰۲۲ در واکنش به حمله روسیه به اوکراین، دسترسی بانک‌های مهم روسیه به سوئیفت قطع شد و روسیه هم در نهایت مجبور شد از سیستم جایگزین دیگری استفاده کند.

به همین خاطر در لحظه کنونی برای کشورهای بریکس، سوئیفت مشکل جدی‌تر است تا دلار آمریکا. به همین خاطر است که بریکس مدت‌هاست روی ایجاد جایگزینی برای سوئیفت کار می‌کند.

بریکس پُل می‌زند

سیستم پرداخت کشورهای بریکس درست در همان هفته‌ای شروع به کار کرد که رسانه‌های دنیا گرفتار خبر اشتباه پایان پترو دلار شده بودند. درست چند روز قبل از این بود که عربستان سعودی هم به این سیستم پرداخت پیوست. می‌توان گفت تولد رقیب سوئیفت بسیار پراهمیت‌تر از تولد احتمالی واحد پولی بریکس یا پایان یافتن قرارداد پترو دلار است. اگر سیستم پرداخت بریکس توسط کشورهای دیگر پذیرفته شود پتانسیل آن برای ضربه زدن به دلار آمریکا بالا خواهد بود.

نام سیستم پرداخت بریکس mBridge است (bridge به معنای پل). ام‌بریج در اصل یک سیستم «ارز دیجیتال بانک مرکزی» یا CBDC است که توسط بانک‌های مرکزی تایلند، هنگ‌کنگ، چین و امارات متحده عربی با همکاری بانک تسویه حساب‌های بین‌المللی (BIS) راه‌اندازی شده.

اینجا دقت کنید که ام‌بریج رسماً توسط بریکس معرفی نشده است. اما از چهار کشور موسس ام‌بریج چین و امارات عضو رسمی بریکس هستند، تایلند درخواست عضویت در بریکس داده و هنگ‌کنگ هم به هر حال بخشی از چین به حساب می‌آید. (اگر چه به دلایلی عمدتاً اقتصادی، در بخشی از موارد جدا از چین تصمیم می‌گیرد و توسط غربی‌ها کشوری مستقل شناخته می‌شود.)

ارز دیجیتال بانک مرکزی یا CBDC همان‌طور که نامش برمی‌آید ارز دیجیتالی است که توسط یک بانک مرکزی منتشر و کنترل می‌شود. (بر خلاف ارزهای دیجیتالی مثل بیت‌کوین که خارج از کنترل بانک‌ها قرار دارند.) بانک تسویه حساب‌های بین‌المللی هم که قدیمی‌ترین سازمان مالی بین‌المللی جهان به حساب می‌آید به «بانکِ بانک‌های مرکزی دنیا» مشهور است. این بانک در حال حاضر به بانک‌های مرکزی دنیا کمک می‌کند تا رمزارزهای دیجیتال ملی خود را راه‌اندازی کنند.

این ارزهای دیجیتال منتقدان فراوانی در میان تحلیل‌گران و فعالان بازار کریپتو دارند. آنها می‌گویند مهم‌ترین علت به وجود آمدن ارزهای دیجیتال بانک‌های مرکزی تلاش دولت‌ها برای کنترل بیشتر است. شما وقتی پول نقد همراهتان باشد می‌توانید بدون نظارت دولت، هر خریدی خواستید انجام بدهید. اما با ارز دیجیتال بانک مرکزی تک‌تک خریدهای شما ثبت می‌شود. البته این همه ماجرا نیست؛ ارزهای دیجیتال بانک‌های مرکزی برنامه‌پذیر هستند یعنی دولت می‌تواند کاری کند شما اصلاً نتوانید مثلاً هویج بخرید! به کمک این رمزارزها دولت‌ها حتی می‌توانند حد مجاز برای پس‌انداز تعیین کنند و به این صورت شهروندان چاره‌ای جز مصرف نداشته باشند.

نکته اینجاست که به لحاظ فنی انواع مختلفی از ارزهای دیجیتال بانک مرکزی وجود دارد و هر کدام با ویژگی‌هایی متفاوت و با هدف خاصی طراحی شده‌اند.

در کلی‌ترین دسته‌بندی دو نوع ارز دیجیتال بانک‌مرکزی داریم: ارزهای خرده‌فروشی و ارزهای عمده‌فروشی. ارزهای خرده‌فروشی برای استفاده مردم عادی طراحی شده‌اند و ارزهای عمده‌فروشی برای نهادها. همان‌طور که حدس زده‌اید ام‌بریج یک نوع ارز عمده‌فروشی به حساب می‌آید و برای استفاده سازمان‌ها و نهادها طراحی شده. همان‌طور که در مقدمه گفتیم ام‌بریج روی بلاک‌چین اتریوم بنا شده است. در واقع آن‌طور که متخصصان بررسی کرده‌اند ام‌بریج در اصل یک کپی از سیستم اتریوم است. طبیعتاً مهم‌ترین تفاوت شبکه ام‌بریج و اتریوم این است که ام‌بریج شبکه‌ای خصوصی است که تمام قوانین آن از بالا دیکته می‌شود و هر کسی اجازه ورود به آن را ندارد. در عوض اتریوم شبکه‌ای عمومی به حساب می‌آید که هر کس با یک موبایل می‌تواند به آن وصل می‌شود. برای ورود به ام‌بریج شما باید یا بانک مرکزی باشید یا بانک تجاری.

تفاوت دیگر ام‌بریج و اتریوم در سرعت آنهاست. ام‌بریج شبکه‌ای خصوصی و کوچک است و طبیعتاً بسیار سریع‌تر از اتریوم عمل می‌کند. یک علت دیگر سرعت بالای ام‌بریج شکل تازه‌ای از تایید حواله‌ها و قراردادها در آن است که توسط پژوهشگران چینی ابداع شده. وب‌سایت یورو مانی، پروژه ام‌بریج را «پیشرفته‌ترین ارز دیجیتال بانک مرکزی فراملی» توصیف کرده است.

چینی‌ها در توسعه ارزهای دیجیتال بانک ملی حرفه‌ای به حساب می‌آیند. استفاده آزمایشی از یوآن دیجیتال در سال ۲۰۱۹ آغاز شد. در سال ۲۰۲۲ با معرفی نرم‌افزار این ارز در تلفن‌های همراه، رشد آن سرعت گرفت؛ به طوری که تا ژوئن سال ۲۰۲۳ تعداد تراکنش‌های آن از ۹۵۰ میلیون بار فراتر رفت. میزان پول جابجا شده به کمک یوآن دیجیتال تا ژوئن ۲۰۲۳ حدود ۱.۸ تریلیون یوآن (۲۵۳ میلیارد دلار) بوده است. البته ضریب نفوذ این پول در چین بسیار پایین است و سهم آن از پول در گردش این کشور فقط ۰.۱۶ درصد است.

ام‌بریج علیه سوئیفت (و دلار آمریکا)

در نهایت مهم‌ترین هدف ام‌بریج این است که به کاربرانش اجازه بدهد سیستم مالی به مرکزیت آمریکا را دور بزنند. جالب اینجاست که به کمک ام‌بریج نه فقط سوئیفت دور زده می‌شود بلکه تمام بانک‌های واسطه در تراکنش‌های فرامرزی هم دور زده می‌شوند.

به کمک ام‌بریج حتی دیگر نیازی به استفاده از دلار آمریکا در مبادلات فارکس هم نیست. در مبادلات فارکس بانک‌های مرکزی و تجاری دنیا حجم زیادی از پول را با یکدیگر رد و بدل می‌کنند. نکته اینجاست که در این بازار، دلار آمریکا نقش پول واسط را برعهده دارد، بخصوص برای تراکنش‌های بسیار بزرگ. فرض کنید شما می‌خواهید مقادیر زیادی دلار نیوزیلند را تبدیل به دلار کانادا کنید. این کار مستقیم انجام نخواهد شد. شما اول باید پولتان را به دلار آمریکا تبدیل کنید (دلار آمریکا بخرید) و بعد دلار آمریکا را بدهید و دلار کانادا بگیرید. با ام‌بریج ماجرا فرق خواهد کرد. شما خواهید توانست مستقیم از طریق بانکی در نیوزیلند، دلار نیوزیلندی‌تان را بدهید و از بانک در کانادا، دلار کانادا بگیرید. (با فرض اینکه هر دو بانک بخشی از سیستم ام‌بریج هستند.) این روند باعث می‌شود نه نیازی به دلار آمریکا به عنوان ارز واسط باشیم، نه نیازی به بانک‌های واسط و نه نیازی به سیستم سوئیفت. این تحول کوچکی نیست.

فراموش نکنید مبادلات فارکس بسیار بزرگ هستند و در صورت انتقال بخشی از مبادلات آن به ام‌بریج، تقاضا برای ده‌ها تریلیون دلار آمریکا (به عنوان ارز واسط) از بین خواهد رفت. این به معنای تضعیف موقعیت دلار خواهد بود چرا که قدرت آن مثل هر دارایی دیگری نتیجه توازن عرضه و تقاضای آن است. اگر کشورهای کمتری از دلار آمریکا استفاده کنند و تقاضا برای آن در فارکس کاهش یابد، دلار یا باید عرضه خود را پایین بیاورد یا باید منتظر کاهش ارزش خود باشد.

اینجا ماجرا جالب‌تر می‌شود: یک گزارش جدید از بانک تسویه حساب‌های بین‌المللی (BIS) نشان می‌دهد که بانک‌های مرکزی در سراسر دنیا تازه متوجه قدرت ارزهای دیجیتال عمده‌فروشی شده‌اند و توجهشان را از ارزهای دیجیتال عمده‌فروشی برداشته‌اند. طبق این گزارش ۹۴ درصد بانک‌های مرکزی دنیا به گزینه انتشار نوعی از ارز دیجیتال فکر می‌کنند. سوال اینجاست که چقدر از این تغییر نگاه به ام‌بریج و تمایل بانک‌ها برای پیوستن به آن مربوط است؟ اینجا دوباره به ماجرای فروش نفت برمی‌گردیم. اخیراً عربستان سعودی تصمیم گرفت که به ام‌بریج بپیوندد و این در دنیای مبادلات نفتی تحول کوچکی نیست. خبر عضویت کامل عربستان در ام‌بریج در همان روزی اعلام شد که بانک تسویه حساب‌های بین‌المللی تولد ام‌بریج را اعلام کرد. طبق اعلام این بانک تعداد بانک‌های مرکزی و تجاری‌ای که تمایل اولیه خود را به پیوستن به ام‌بریج اعلام کرده‌اند به ۲۶ رسیده است. این هم خبر مهمی است. چرا؟ همان‌طور که می‌دانید بریکس سال گذشته از ۶ عضو جدید (ایران، عربستان، امارات و مصر، اتیوپی و آرژانتین) برای عضویت دعوت کرد. از این ۶ دعوت اوضاع دو کشور پیچیده شد. در آرژانتین خاویر میلئی غرب‌گرا به ریاست‌جمهوری رسید و درخواست عضویتش را پس گرفت. عربستان هم از زمان دعوت رسمی سیگنال‌های متناقضی برای بریکس فرستاده است. به همین خاطر است که بعضی رسانه‌ها می‌گویند عربستان رسماً به بریکس پیوسته و برخی دیگر می‌گویند این کشور هنوز دعوت بریکس را نپذیرفته. جالب اینجاست که هر دو گروه می‌گویند منبع خبرشان منابع رسمی در بریکس و عربستان است.

ابهامات بریکس

به هر حال اگر بخواهیم رفتار عربستان سعودی را در مورد بریکس بررسی کنیم باید بپذیریم که پیوستن رسمی این کشور به ام‌بریج به معنای نزدیک‌شدن بیشتر ریاض به بریکس است. اما چرا عربستان این را رسماً اعلام نمی‌کند؟ گروهی از تحلیل‌گران ژئوپلیتیک بر این باورند که عربستان نمی‌خواهد با اعلام رسمی پیوستن به بریکس، رابطه‌اش با شرکای غربی‌اش را دچار دردسر کند. جالب اینجاست که هند هم چنین سیاستی را در پیش گرفته و کاملاً با ایده واحد پولی بریکس مخالفت کرده است. فراموش نکنید که بریکس یک سازمان رسمی نیست و بیشتر نوعی باشگاه از کشورهای جنوب جهانی به حساب می‌آید. بریکس مقر ندارد، وب‌سایت رسمی ندارد و حتی منشور هم ندارد که بدانیم اهدافش دقیقاً چیست. علت این ابهام چیست؟

گروهی از تحلیل‌گران می‌گویند احتمالاً بریکس قبل از آنکه به سازمان رسمی تبدیل شود باید یک سیستم مالی برای خودش به وجود آورد. همان‌طور که قبل از تشکیل سازمان ملل، در اواخر جنگ جهانی دوم نظام مدیریت پولی برتون وودز شکل گرفت تا قوانین روابط مالی میان آمریکا، کانادا، استرالیا، ژاپن و کشورهای اروپای غربی مشخص شود. یک علت مهم قدرت‌گیری نظام برتون وودز این بود که نهادهایی مثل صندوق بین‌المللی پول (IMF) و بانک جهانی در تقویت و گسترش آن کمک می‌کردند. (بخصوص با اعطای وام‌های دلاری به آنها با شروطی که در نهایت به نفع نظام مالی برتون وودز تمام می‌شد.) به همین خاطر است که گروهی از تحلیل‌گران می‌گویند بریکس هم برای سازمان شدن باید مسیر مشابهی را برود.

نکته اینجاست که بریکس در سال ۲۰۱۵ یک سازمان مالی مشابه صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی تاسیس کرد و آن را «بانک توسعه جدید» نام گذاشت. به نظر می‌رسد «بانک توسعه جدید» تنها نهاد مرتبط با بریکس باشد که موجودیت حقوقی دارد. این بانک ۱۰۰ میلیارد دلار را برای توسعه زیرساختی کشورهای عضو و همچنین اعطای وام به آنها کنار گذاشته است. در تئوری، این به «بانک توسعه جدید» همان قدرتی را می‌دهد که «بانک جهانی» و «صندوق بین‌المللی پول» به آن شهرت دارند: به کشوری که به شدت نیازمند حمایت مالی است برو، به آنها وام بده، اما تحت شرایطی که در نهایت به نفع بریکس تمام شود. این برای بریکس عالی به نظر می‌رسد اما در عمل یک مشکل اساسی وجود دارد: نبود یک سیستم پرداخت مختص بریکس.

اگر «بانک توسعه جدید» بخواهد به شیوه تهاجمی «صندوق بین‌المللی پول» به کشورها وام‌های مشروط بدهد و از سوئیفت استفاده کند، آمریکا و متحدانش به راحتی از رد و بدل مالی طرفین آگاه خواهند شد و سعی می‌کنند زندگی را برای این بانک و کشورهای مقروض به آن سخت‌تر کنند. معضل دیگر نرخ بالای هزینه حواله‌هاست که بانک‌های واسط موقع ارسال وام و بازپرداخت آن از کشور مقروض می‌گیرند. با ام‌بریج همه مشکلات حل می‌شود.

البته هنوز خبر رسمی استفاده «بانک توسعه جدید» از ام‌بریج منتشر نشده، اما شواهدی داریم که نشان می‌دهد باید منتظر پیوستن این بانک به ام‌بریج باشیم. شاهد اول اینکه «بانک توسعه جدید» در چین واقع است و چین و هنگ کنگ هم دو عضو از پنج عضو اصلی ام‌بریج هستند. امارات متحده عربی هم یکی از سهام‌داران «بانک توسعه جدید» است چنین وضعیتی دارد. طبق گزارش سال گذشته مجله «بنکر» عربستان سعودی هم به دنبال پیوستن به «بانک توسعه جدید» است. اینجا از اعضای موسس ام‌بریج فقط تایلند می‌ماند که این کشور هم درخواست عضویت در بریکس را داده است. (طبق ادعای روزنامه چینی گلوبال تایمز، علت اصلی علاقه تایلند به عضویت در بریکس، نارضایتی بانکوک از شیوه برخورد کشورهای غربی با این کشور است.)

ما هنوز دقیقاً نمی‌دانیم شیوه مدیریت و رهبری ام‌بریکس چگونه خواهد بود اما وضعیت پنج کشور موسس نشان می‌دهد که در صورتی که «بانک توسعه جدید» درخواست عضویت در ام‌بریج را داشته باشد آنها مخالفتی نخواهند کرد.

و حالا به سوال کلیدی می‌رسیم: قدم بعدی بریکس و سیستم پرداخت ام‌بریج چیست؟

ام‌بریج علیه سوئیفت

کشف رمز واحد پولی بریکس

پاسخ به این سوال آسان نیست. باید بپذیریم که ام‌بریج هنوز در مراحل اولیه‌اش قرار دارد. ام‌بریج در لحظه کنونی سیستم آماده خدمات به حساب نمی‌آید و طبق گفته سازندگانش نسخه کنونی «کمینه محصول پذیرفتنی» یا MVP است تا مشتریان و سازندگانش آن را تست کنند و از نتیجه‌اش در توسعه محصول استفاده شود.

نکته دیگر این است که بریکس در نهایت باشگاهی اقتصادی است نه سیاسی، و علت علاقه کشورهای مختلف به عضویت در آن همین است: آنها می‌خواهند از مزایای اقتصادی پیوستن به این گروه از تولیدکنندگان قدرتمند کالاهای پایه بهره‌مند شوند. اینجاست که متوجه اهمیت ام‌بریج می‌شویم: مهم‌ترین دلیل قدرت دلار آمریکا این است که برای تجارت بین‌الملل به آن نیاز داریم، بخصوص در خرید کالاهای پایه مثل نفت (که به دلار آمریکا قیمت‌گذاری می‌شود.) اینجاست که یک سوال تریلیون دلاری پیش می‌آید؛ شما به عنوان کشور به کدام یک از اینها بیشتر نیاز دارید: کالاهای پایه، یا دلاری که برای خرید این کالاها نیاز است؟ به لحاظ منطقی جواب به وضعیت کشور بستگی دارد. کشوری که کالاهای پایه فراوان دارد احتمالاً آنقدرها به دلار آمریکا نیاز ندارد. طبیعتاً کشوری که کالای پایه ندارد و مجبور به واردات است، احتمالاً به مقادیر فراوانی دلار آمریکا نیاز دارد. نتیجه این دوگانه ساده، اتحادهای قابل پیش‌بینی ژئوپلیتیک است. کشورهایی که مقادیر فراوانی کالای پایه دارند این قدرت را دارند که آمریکا و متحدانش را به چالش بکشند. در عوض کشوری که نیازمند واردات کالاهای پایه است باید با آمریکا همراستا شود و گرنه ممکن است دلار از او دریغ شود و به دردسر جدی بیفتد. نکته اینجاست که اگر سیستم پرداختی وجود داشته باشد که متکی به دلار نباشد شما می‌توانید از دلار استفاده نکنید. اهمیت ام‌بریج در همین است: به کشورهای بدون کالاهای پایه اجازه می‌دهد که کالاهای مورد نظر را مستقیماً از تولیدکننده بخرند بدون آنکه نیازمند زیرساخت‌های تحت کنترل آمریکا باشند. این به کشورها کمک می‌کند موقع هر تصمیم‌گیری سیاسی و اقتصادی، به واکنش آمریکا فکر نکنند. کشورها هم مثل آدم‌ها ترجیح می‌دهند کسی به آنها کار نداشته باشد و وسط جنگ تجاری آمریکا و چین، یا جنگ سیاسی آمریکا و روسیه گرفتار نشوند.

ماجرا اینجاست که اینها در حرف آسان‌تر از عمل است. حالا به بخش واقعاً جالب داستان می‌رسیم. همان‌طور که می‌دانید پس از حمله روسیه به اوکراین، غرب تحریم‌های اقتصادی بی‌سابقه‌ای را علیه مسکو اعمال کرد. این تحریم‌ها باعث شده روسیه نتواند در تجارت خارجی‌اش به آسانی از دلار و یورو استفاده کند و آنها مجبور شده‌اند با واحد پولی کشوری که با آن مبادله دارند دست به خرید و فروش بزنند. سال گذشته یکی از مقامات اقتصادی روس فاش کرد آنها پس از فروش نفت به هند، حالا مقادیر عظیمی روپیه دارند که نمی‌دانند با آن چه کار کنند. در وضعیت نرمال، روسیه این روپیه را با دلار آمریکا تاخت می‌زد تا بتواند با آن از دیگر کشورها جنس بخرد، اما در وضعیت کنونی روسیه با این روپیه فقط می‌تواند از هند خرید کند. مشکل اینجاست که هند آنچه را که روسیه می‌خواهد ندارد و مسکو نمی‌تواند تمام پولش را صرف خرید منسوجات و برنج هندی کند. مثل این است که به شما کارت اعتباری چند میلیارد دلاری بدهند اما به این شرط که فقط از یک فروشگاه حق خرید دارید و در این فروشگاه فقط محصولاتی وجود دارد که شما از آنها در خانه‌تان دارید. در عمل این کارت اعتباری به درد خاصی نخواهد خورد. این همان مشکلی خواهد بود که ام‌بریج با افزایش تعداد اعضایش با آن روبرو خواهد شد. وقتی تعداد واحدهای پولی بیشتری به این سیستم پرداخت اضافه شود آنها در نهایت نیازمند یک واحد پولی واسط (مثل دلار آمریکا) خواهند بود.

اینجاست که سیگنال‌های ضد و نقیض درباره واحد پولی بریکس معنا پیدا می‌کند. خیلی‌ها فکر می‌کنند واحد پولی بریکس قرار است توسط آدم‌های معمولی استفاده شود، چیزی شبیه پول‌های ملی یا رمزارزهایی که همین حالا استفاده می‌کنیم. اما تحلیل‌گران بر این باورند که واحد پولی بریکس در اصل یک ارز دیجیتال عمده‌فروشی خواهد بود که به سیستم ام‌بریج قابل محدود خواهد شد و فقط توسط بانک‌های مرکزی و تجاری‌ای که عضو این سیستم هستند استفاده خواهد شد. یعنی در اصل این ارز فقط یک هدف خواهد داشت: اینکه مطمئن شویم یک کشور با میلیاردها دلار روپیه بی‌استفاده گرفتار نخواهد شد. در چنین صورتی این ایده که قرار است سبدی از کالاهای پایه پشتوانه واحد پولی بریکس باشند معنا پیدا می‌کند. از این مهم‌تر، ایجاد چنین واحد پولی واسطی پیش‌شرط پیوستن کشورهای کوچک‌تر با واحدهای پولی ضعیف‌تر به سیستم ام‌بریج خواهد بود. بالاخره تعداد زیادی از این کشورها به محصولات پتروشیمی‌ای که هند می‌فروشند نیاز دارند و بدشان نمی‌آید روپیه‌هایی که روی دست روسیه مانده را در ام‌بریج به دست آورند. در چنین حالتی می‌توانیم آغاز به کار ام‌بریج را حرکتی در جهت تضعیف سلطه دلار بر تجارت بین‌الملل بدانیم. طبیعتاً این روندی طولانی خواهد بود و موانعی بزرگ بر سر راه ام‌بریج قرار دارد. آمریکا هم در برابر این روند ساکت نخواهد ماند و هر کاری خواهد کرد تا مطمئن شود کنترل سیستم مالی دنیا را از دست نخواهد داد. البته انتظار نداشته باشید آمریکا برای حفظ سلطه‌اش روی سیستم مالی دنیا وارد جنگ شود. آمریکا به این جنگ نیازی ندارد. واشنگتن سلاحی دارد قدرتمندتر از بمب اتم و آن دلار آمریکاست و تریلیون‌ها دلار بدهی کشورهای مختلف. در سپتامبر سال ۲۰۲۲ اعلام شد میزان وام‌های صندوق بین‌المللی پول به کشورهای مختلف دنیا رکوردشکنی کرده و این نهاد در دوره کرونا حدود ۱۴۰ میلیارد دلار وام به کشورهای نیازمند داده است. چنین وام‌هایی باعث تقویت بیشتر دلار و وابستگی این کشورها به آمریکا شدند.

ام‌بریج و معضل تحریم ایران و روسیه

چالش دیگر معضل تحریم‌های روسیه و ایران – دو عضو بریکس – است. باید دید آیا ام‌بریج که یکی از اعضایش «بانک تسویه حساب‌های بین‌المللی» است اصلاً می‌تواند این دو کشور تحریم‌شده را به عضویت بپذیرد یا نه. تحلیل‌گران معتقدند احتمال اینکه «بانک تسویه حساب‌های بین‌المللی» اجازه ورود ایران و روسیه را به ام‌بریج بدهد تقریباً صفر است. شاید به همین خاطر است که وزرای دارایی کشورهای بریکس اخیراً درباره «بریکس بریج» گفت‌وگوهایی داشته‌اند. روسیه که در حال حاضر ریاست بریکس را برعهده دارد بیشتر از بقیه به دنبال عملی شدن این ایده است. طبق اعلام وزارت دارایی روسیه در ماه فوریه، قرار است تا پایان سال جاری میلادی این وزارتخانه و بانک مرکزی روسیه گزارشی در مورد «گزینه‌های بریکس برای بهبود سیستم مالی بین‌المللی» ارائه کند چرا که «از سیستم‌های پرداخت کنونی به عنوان سلاح اعمال فشار سیاسی و اقتصادی استفاده می‌شود.» در همین بیانیه آمده که بریکس بریج می‌تواند یکی از گزینه‌ها برای بهبود سیستم مالی بین‌المللی باشد. این وزارت خانه بریکس بریج» را یک «سیستم پرداخت چندجانبه دیجیتال» توصیف کرده است.

از آنجا که بریکس بریج در نام هم به ام‌بریج شباهت دارد می‌توانیم فرض کنیم که به لحاظ زیرساختی به آن شبیه است و روی شبکه اتریوم بنا خواهد شد.

البته مشکل عمده بریکس بریج نظرات متفاوت اعضا درباره آن است. از طرفی روسیه – و به احتمال زیاد – ایران را داریم که به خاطر تحریم‌ها نمی‌توانند به ام‌بریج بپیوندند و به سیستمی شبیه بریکس بریج نیاز مبرم دارند؛ از طرفی کشوری مثل آفریقای جنوبی را داریم که می‌گوید ترجیح می‌دهد روی توسعه سیستم پرداخت دیجیتال ویژه کشورهای آفریقایی کار کند.

اینکه در بریکس بریج چه ارزی جایگزین دلار آمریکا خواهد شد و نقش ارز واسط را برعهده خواهد گرفت، هم موضوع گمانه‌زنی بوده است و اکثر تحلیل‌گران بر این باورند که با توجه به حجم اقتصاد چین و قدرت یوآن، راه حل منطقی استفاده از یوآن دیجیتال به عنوان ارز واسط در بریکس بریج است.

شاید به همین خاطر باشد که وزارت دارایی روسیه نسبت به ایده ارز واسط همیشگی بی‌میل است و پیشنهاد دیگری دارد: مثلاً در مورد تجارت هند و روسیه، از آنجا که صادرات روسیه به هند بالاست و واردات خاصی از این کشور ندارد، گرفتن روپیه در ازای نفت صادراتی منطقی نیست. به جای آن مسکو می‌تواند در آن موقعیت خاص از هند یکی از دو ارز یوآن چین یا درهم امارات را بگیرد چون هندی‌ها مبادلات تجاری گسترده‌ای با این دو کشور دارند. این شکل استفاده از ارز سوم می‌تواند راه حل ایده‌آل کشورهایی باشد که قصد ندارند با عضویت در بریکس بریج، باعث قدرت‌گیری یوآن چین و تبدیل آن به دلار دوم شوند.

ضدحمله سوئیفت

چند هفته بعد از خبر شروع به کار آزمایشی ام‌بریج رسانه‌ها گزارش دادند که سیستم پرداخت سوئیفت هم با همراهی «بانک تسویه حساب‌های بین‌المللی» پروژه‌ SWIFT CBDC را کلید زده است. همان‌طور که از نام پروژه پیداست، این پروژه هم که مانند ام‌بریج روی تکنولوژی رمزارزهای بانک مرکزی سوار خواهد شد تا بتواند از سرعت و امنیت بلاک‌چین استفاده کند. نکته قوت این پروژه طبیعتاً زیرساخت‌ها و سابقه سوئیفت است. در این حوزه‌ها ام‌بریج یا بریکس بریج توان رقابت با سوئیفت سی‌بی‌دی‌سی را نخواهند داشت. تنها شانس آنها برای موفقیت این است که در کنار سوئیفت و به عنوان راه جایگزین نظام مالی آمریکایی خود را به کشورهای مستقل‌تر عرضه کنند.

زمانی که ساتوشی ناکاموتو در سال ۲۰۰۹ بیت‌کوین را به همراه تکنولوژی بلاک‌چین خلق کرد، هدفش ایجاد جایگزین برای سیستم بانکی دنیا بود. به نظر می‌رسد با پروژه‌هایی مثل ام‌بریج جهان دارد به همین سمت حرکت می‌کند./ آینده‌نگر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.