
حسین کوه زاد
پروفسور کاظم معتمدنژاد (۱۳۱۳ – ۱۳۹۲)، نامی که عطر و طنین علم ارتباطات اجتماعی را در تار و پود فرهنگ ایران پراکنده است. او نه تنها پیشگام آکادمیک این رشته در ایران، که استادی بیهمتا و ستارهای درخشان بود که تاریخ آموزش روزنامهنگاری و مطالعات رسانهای کشور، با تابش وجود او روشن گشته است. پروفسور معتمدنژاد، فراتر از یک استاد دانشگاه، نمادی از یک “معمار دانش”، “اندیشمند دلسوز” و “الگوی اخلاق حرفهای” برای نسلهای بیشماری از دانشجویان و پژوهشگران عرصه ارتباطات بود.
سیمای علمی یک پیشگام: رویش دانایی از خراسان تا مرزهای دانش
خراسان جنوبی؛ مهد جوانه اندیشه: در اردیبهشت سال ۱۳۱۳، در دل کویر لوت و در خطه خراسان جنوبی، کاظم معتمدنژاد دیده به جهان گشود؛ کودکی که سرنوشت، او را به بنای بناهای دانش در ایران گماشت.
پاریس؛ سکوی پرتاب به سوی افلاک دانش: برای صعود به قلل رفیع تحصیلات عالی، راهی فرانسه شد و از دانشگاه سترگ سوربن پاریس، جام دکتری در رشته حقوق و علوم سیاسی با گرایش روابط بینالملل را سر کشید. رساله دکترای او، با عنوان «سازمانهای بینالمللی ارتباطات»، نه فقط سندی بر علاقه دیرینهاش، که نقشه راهی برای ورود او به عالم پیچیده ارتباطات جهانی بود.
بازگشت به میهن؛ بذرپاشی آگاهی: درک عمیق او از خلأ موجود در مطالعات نظاممند ارتباطات و روزنامهنگاری در ایران، انگیزه درونیاش برای پایهگذاری این رشته را شعلهور ساخت. ثمره این اراده پولادین، تولد اولین دوره آموزش عالی روزنامهنگاری در ایران در سال ۱۳۴۹ بود؛ رویدادی که در دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی، فصل تازهای را گشود.
تدریس؛ میراثی در جانها: دههها حضور پربرکت او در کسوت استادی، میراثی غنی از علم و اخلاق را در دانشگاههای تهران، علامه طباطبایی و آزاد اسلامی به یادگار گذاشت و صدها نسل از دانشجویان را با نور دانش خویش روشن ساخت.
کارنامه زرین؛ گنجینه خدمات علمی و دانشگاهی
پروفسور معتمدنژاد، بیاغراق، معمار اصلی و معمار ارشد رشته علوم ارتباطات در ایران است. گستره خدمات علمی او چنان عمیق و فراگیر است که گویی روح او هنوز در رگهای جامعه علمی کشور جاری است:
– بنیانگذاری و توسعه؛ طرحی نو درانداختن: او نه تنها سرفصلهای اولیه رشته علوم ارتباطات را با دقت طراحی کرد، بلکه با گذشت زمان، با نگاهی موشکافانه، این چارچوبها را غنا بخشید و ابعادی نو به آن افزود.
– پرورش نسلها؛ باغبان باغ اندیشه: بسیاری از برجستهترین اندیشمندان، پژوهشگران، قلمبهدستان و مدیران رسانهای امروز ایران، پرورشیافتگان مکتب او هستند. به راستی، هر کس در این وادی گام مینهد، قطرهای از دریای دانش او را در خود دارد.
– میراث مکتوب؛ گنجینهای برای ابدیت: آثار پروفسور معتمدنژاد، که نخستین و گرانبهاترین چراغ راهنمای دانشگاهیان این رشته بودهاند، همچون “کتاب مقدس” این علم، نسلها را هدایت کردهاند. او با تألیف آثاری چون:
وسایل ارتباط جمعی (دو جلد): دایرةالمعارفی که گویی تمام تاریخ، نظریهها و کارکردهای رسانهها در آن خلاصه شده است.
حقوق مطبوعات (دو جلد): شرحی بیبدیل بر ظرایف قوانین و مقررات عرصه رسانه.
روزنامهنگاری: اولین اطلس جامع و آکادمیک این حرفه.
جامعه اطلاعاتی: سفری به اعماق اندیشهها و نقدها.
ارتباطات توسعه: چراغی روشن در مسیر پیشرفت.
– پیشگامی در پژوهش؛ نگاهی به افقهای نو: او از نخستین کسانی بود که مفاهیم گرانسنگی چون «حق دسترسی به اطلاعات»، «نظم نوین اطلاعاتی و ارتباطی» (NWICO) و «ارتباطات توسعه» را با شجاعت در فضای آکادمیک ایران مطرح کرد و به کاوش در آنها پرداخت.
– نگاهی جامع؛ فراتر از ابزار: رویکرد او به ارتباطات، صرفاً ابزاری نبود؛ بلکه همواره بر نقش حیاتی رسانهها در شکوفایی توسعه ملی، تحکیم پایههای دموکراسی، برقراری پلهای گفتگو میان فرهنگها و تحقق حقوق شهروندی تأکید داشت.
منش انسانی؛ اوج فضیلت در وجود یک استاد
بخش اعظم اعتبار و احترام بیکرانی که جامعه علمی برای پروفسور معتمدنژاد قائل است، ریشه در گوهر اخلاق و شکوه انسانی او دارد. او تجسمی بود از «استادی تمامعیار»:
– تواضع؛ آینهای در برابر حقارت نفس: علیرغم جایگاه رفیع علمی، همواره فروتن بود و در برابر دانشجویان و همکاران، خود را در جایگاهی برابر احساس میکرد.
– صبر و متانت؛ باغبان کلاس درس: در مواجهه با پرسشهای دانشجویان، صبر و خوشرویی او زبانزد بود. کلاسهای درسش، نه فقط مکانی برای آموختن، که پناهگاهی امن برای کنجکاوی، تبادل اندیشه و شکوفایی خلاقیت بود.
– دستگیری از شاگردان؛ امانتداری در انتقال دانش: همواره مشوق و حامی ایدهها و تحقیقات نوآورانه دانشجویان بود. نگارش مقدمهها و توصیهنامههایی که سرشار از دقت، دلسوزی و امید بود، بخشی از رسالت اخلاقی او در قبال شاگردانش محسوب میشد.
– اصالت اندیشه؛ استقلال در مرز حقیقت: بر «عینیتگرایی»، دقت علمی و پرهیز از تسلیم در برابر دیدگاههای سطحی و ایدئولوژیک پافشاری میکرد. استقلال فکری او، چراغ هدایتی برای همه ما بود.
– امید به آینده؛ رویشی دوباره در هر نسل: با وجود تمامی چالشها، همواره به توانایی نسل جوان در ایجاد تحولات مثبت و رو به جلو باور داشت و این روحیه را به شاگردانش نیز تزریق میکرد.
– انسجام؛ تجلی صداقت در عمل: آنچه را که در کسوت استادی در باب اخلاق حرفهای و مسئولیت اجتماعی میآموخت، با صداقت و تمام وجود در زندگی شخصی و حرفهای خود به نمایش میگذاشت.
میراث جاودان؛ مکتبی که همچنان جاریست
پروفسور کاظم معتمدنژاد، تنها یک استاد دانشگاه نبود؛ او بنیانگذار “مکتبی فکری” و ارائهدهنده “سبک زندگی حرفهای” بود. میراث او محدود به کتابها و مقالاتش نیست؛ بلکه در وجود صدها شاگردش که آموزههای علمی و اخلاقی او را در سراسر گیتی منتشر میکنند، تجسم یافته است.
او به ما آموخت که چگونه میتوان عمق دانش را با تواضع انسانی درآمیخت و چگونه با عشق و فداکاری، پدری دلسوز برای یک رشته علمی شد. بیشک، لقب “پدر علم ارتباطات ایران”، نه صرفاً عنوانی افتخاری، که بیانگر نقش بیبدیل او در شکلگیری و بالندگی این شاخه حیاتی از دانش در کشورمان است. یادش جاودان و راهش چراغ راه ما باد.
https://tooseco.ir/?p=22857