حسین کوه زاد/ سردبیر
به گزارش توس اکو، ناترازی انرژی، یکی از چالشهای اساسی اقتصاد ایران در سالهای اخیر بوده است. این ناترازی به معنای عدم تعادل میان عرضه و تقاضای انرژی در کشور است. به عبارتی دیگر، میزان تولید انرژی در کشور کمتر از میزان مصرف آن است. بمب ساعتی ناترازی انرژی، نه تنها تولید و اشتغال را تهدید میکند، بلکه بر زندگی روزمره مردم نیز تأثیر مستقیم گذاشته است. این موضوع عواقب گستردهای برای اقتصاد ایران در پی داشته و به طور مستقیم بر رشد اقتصادی، تورم، اشتغال و سایر شاخصهای کلان اقتصادی تاثیرگذار بوده است.
علل اصلی ناترازی انرژی در ایران
رشد سریع مصرف انرژی: افزایش جمعیت، صنعتی شدن و تغییر سبک زندگی، منجر به رشد سریع مصرف انرژی در بخشهای مختلف اقتصاد از جمله خانگی، صنعتی و حمل و نقل شده است.
تحریم ها: تحریمها میتوانند از طریق محدودیت در دسترسی به فناوری، کاهش سرمایهگذاری، افزایش هزینههای تولید، کاهش صادرات انرژی، اختلال در زنجیره تأمین بر ناترازی انرژی تأثیر بگذارند.
کاهش سرمایهگذاری در بخش انرژی: عدم سرمایهگذاری کافی در اکتشاف و استخراج منابع جدید انرژی، توسعه زیرساختهای تولید و انتقال انرژی، و همچنین ناکارآمدی برخی از واحدهای تولیدی، باعث کاهش عرضه انرژی شده است.
یارانههای انرژی: وجود یارانههای سنگین بر روی حاملهای انرژی، باعث کاهش انگیزه برای صرفهجویی در مصرف انرژی و افزایش تقاضا شده است.
عدم مدیریت صحیح مصرف انرژی: نبود برنامهریزی جامع و اجرایی برای مدیریت مصرف انرژی و نبود بهرهوری در بخشهای مختلف اقتصاد، از دیگر دلایل تشدید ناترازی انرژی است.
تاثیرات ناترازی انرژی براقتصاد ایران
کاهش رشد اقتصادی: قطعیهای مکرر برق و گاز در بخش صنعت، باعث کاهش تولید و بهرهوری شده و در نتیجه به رشد اقتصادی آسیب میزند.
افزایش هزینههای تولید: افزایش قیمت انرژی برای صنایع، هزینههای تولید را بالا برده و رقابتپذیری محصولات ایرانی را کاهش میدهد.
افزایش تورم: ناترازی انرژی وافزایش هزینههای تولید، به صورت تورمی به سایر بخشهای اقتصاد منتقل شده و باعث افزایش سطح عمومی قیمتها میشود.
کاهش اشتغال: کاهش تولید در بخش صنعت و خدمات، به دلیل ناترازی انرژی، منجر به کاهش فرصتهای شغلی و افزایش نرخ بیکاری میشود.
افزایش وابستگی به واردات: برای جبران کمبود انرژی، کشور مجبور به واردات فرآوردههای نفتی و گازی میشود که این امر به افزایش وابستگی به خارج و خروج ارز از کشور منجر میشود.
آلودگی محیط زیست: استفاده بیرویه از سوختهای فسیلی و ناکارآمدی بسیاری از واحدهای تولیدی، باعث افزایش آلودگی هوا و محیط زیست میشود.
راهکارهای مقابله با ناترازی انرژی
افزایش سرمایهگذاری در بخش انرژی: سرمایهگذاری در اکتشاف و استخراج منابع جدید انرژی، توسعه زیرساختهای تولید و انتقال انرژی، و همچنین نوسازی و بهینهسازی واحدهای تولیدی، از جمله راهکارهای افزایش عرضه انرژی است.
مدیریت مصرف انرژی: اجرای برنامههای جامع و موثر برای مدیریت مصرف انرژی در بخشهای خانگی، صنعتی و حمل و نقل، از جمله افزایش بهرهوری انرژی، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و اصلاح الگوی مصرف، از جمله راهکارهای کاهش تقاضای انرژی است.
اصلاح نظام قیمتگذاری انرژی: حذف تدریجی یارانههای انرژی و حرکت به سمت قیمتگذاری واقعی انرژی، باعث ایجاد انگیزه برای صرفهجویی در مصرف و کاهش تقاضا میشود.
توسعه انرژیهای تجدیدپذیر: سرمایهگذاری در تولید انرژیهای تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی، بادی و آبی، باعث کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و افزایش تنوع سبد انرژی میشود.
در نهایت، رفع این ناترازیها نیازمند یک رویکرد جامع و هماهنگ از سوی دولت، بخش خصوصی و مردم است. برای مثال، ناترازی برق باعث قطع برق صنایع و کاهش میزان تولید کشور میشود. قطع متناوب برق صنایع باعث ناتوانی آنها در پرداخت دستمزد کارکنان خود میشود و از این دریچه بر ناترازی صندوقهای بازنشستگی و ناترازی بودجهای دولت اثر میگذارد. ناترازی برق، نمونهای از ناترازیهای گسترده در سطح کشور است که حالت تشدیدشونده دارند. بهعنوان نمونه ملموس دیگر، میتوان به اصلاح قیمت حاملهای انرژی نظیر بنزین اشاره کرد. تشدید ناترازی بنزین در آینده اثر قابل توجهی بر بودجه دولت خواهد گذاشت. از سوی دیگر، مادامی که سیاست مناسبی برای مهار نرخ تورم در نظر گرفته نشود، اصلاح تکبعدی قیمت حاملهای انرژی نیز به یک راهکار عملی تبدیل نمیشود. بنابراین باید به این نکته توجه کرد که شناخت ساختار ناترازیهای کشور بر این موضوع دلالت دارد که اصلاح تکبعدی ناترازیها یا آزادسازی قیمتی محدود، راهحلی پایدار برای ناترازیها نیست و هر اقدام برای رفع آنها، باید همراه با دیدی جامع و گام برداشتن در راستای آزادسازی اقتصادی باشد.
https://tooseco.ir/?p=22330