×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : چهارشنبه, ۱۶ مهر , ۱۴۰۴  .::.   برابر با : Wednesday, 8 October , 2025  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
توسعه ایران در محاق؛ چرا برخی کشورها به قله رسیدند، ولی ما در دامنه جاماندیم؟!
سیدمحمد بحرینیان، پژوهشگر توسعه

به گزارش توس اکو، از سال ۱۳۸۰ تا سال ۱۳۹۹ با اتکاء به داده‌های رسمی وزارت نیرو، حدود ۵۳۶ میلیارد دلار و چنانچه با نرخ اوپک در سال ۲۰۲۰ میلادی این مبالغ تورم‌زدایی شود، ۵۷۵ میلیارد دلار بنزین و گازوئیل مصرف و منابع ذی‌قیمت کشور دود شده و از بین رفته است، اما حتی یک‌درصد از این حجم عظیم منابع، در تولید محصولی همچون موتور خودرو صرف نشده تا ایران بتواند کشوری بازیگر در مسیر توسعه صنعتی باشد و نه کشور بازی‌شونده در جهان. اگر از اولین واردات بنزین که در آمارهای گمرک کشور در سال ۱۲۹۹ شمسی، به مبلغ ۳میلیون و ۷۹۸میلیون قِران بوده (در آن زمان معادل ۵۲۲ هزار و ۴۲۰دلار) تا سال ۱۳۷۹ شمسی ارزش واردات را جمع کنیم، عمق ناتوانی در آینده‌نگری بسیاری از تصمیم‌گیران کشور و عدم اهلیت حرفه‌ای آنان برای مناصب اشغال شده‌شان و عمق عقب‌افتادگی کشورمان در علم و فناوری به صورت حسرت‌باری آشکار می‌شود.

سیدمحمد بحرینیان، پژوهشگر توسعه و صنعتگر باسابقه، با بیان اینکه ایران در مسیر توسعه صنعتی و اقتصادی خود به دلیل «عدم اهلیت حرفه‌ای» سیاستگذاران، ناتوانی در آینده‌نگری آنها و اسیر شدن در تصمیم‌گیری‌های کوتاه‌مدت و مقطعی در وضعیت خطرناکی قرار گرفته، ضمن ارائه آمارهایی از تولید، واردات و مصرف فرآورده‌های نفتی در ایران نشان داد که از سال ۱۳۸۰ تا سال ۱۳۹۹ با اتکاء به داده‌های رسمی وزارت نیرو، حدود ۵۳۶ میلیارد دلار و چنانچه با نرخ اوپک در سال ۲۰۲۰ میلادی این مبالغ تورم‌زدایی شود، ۵۷۵ میلیارد دلار بنزین و گازوئیل مصرف و منابع ذی‌قیمت کشور دود شده و از بین رفته است، اما حتی یک‌درصد از این حجم عظیم منابع، در تولید محصولی همچون موتور خودرو صرف نشده تا ایران بتواند کشوری بازیگر در مسیر توسعه صنعتی باشد و نه کشور بازی‌شونده در جهان.

وی با تاکید بر اینکه مصرف افسار گسیخته، رشد واقعی اقتصادی را در پی ندارد و مهمتر اینکه منابع ملی ذی‌قیمت‌مان نیز حفظ نخواهد شد، یادآورشد: اگر از اولین واردات بنزین که در آمارهای گمرک کشور در سال ۱۲۹۹ شمسی، به مبلغ ۳میلیون و ۷۹۸میلیون قِران بوده (در آن زمان معادل ۵۲۲ هزار و ۴۲۰دلار) تا سال ۱۳۷۹ شمسی ارزش واردات را جمع کنیم، عمق ناتوانی در آینده‌نگری بسیاری از تصمیم‌گیران کشور و عدم اهلیت حرفه‌ای آنان برای مناصب اشغال شده‌شان و عمق عقب‌افتادگی کشورمان در علم و فناوری به صورت حسرت‌باری آشکار می‌شود.

بحرینیان با مقایسه سیاست‌های صنعتی ایران با نمونه‌های موفق جهانی مانند کره‌جنوبی و چین، خاطرنشان کرد: بی‌توجهی به مدیریت منابع، سرمایه‌گذاری ناکارآمد و وابستگی روزافزون و بی‌محابا به واردات، باعث شده کشور از مسیر توسعه پایدار دور شده و در کمال تاسف فرصت‌های طلایی بی‌نظیری را از دست بدهد و از این‌رو در موقعیتی ضعیف در اقتصاد جهانی قرار گیرد.

وی همچنین به مشکلات ساختاری ناشی از تصمیم‌گیری‌های ناهماهنگ، فساد، سوءمدیریت، مسئولیت‌گریزی فزاینده قوای مجریه و مقننه و ضدیت با تولید صنعتی اشاره کرد و با بیان این پرسش که با این همه منابع و ظرفیت داخلی، چرا ایران هنوز گرفتار وابستگی و اقتصاد مصرف‌محور است، گفت: به‌عنوان مثال نه تنها تصمیم‌گیران در شرایط تحریم و بحران در ناترازی برق،‌ کمکی به صنایع کشور نمی‌کنند، بلکه برخلاف اکثریت کشورها، صنایع ایران را مجبور می‌کنند و آمرانه می‌گویند باید از انرژی تجدیدپذیر استفاده کنند. متاسفانه گویی راه‌حل تمام مشکلات کشور، تخصیص و حیف و میل کردن منابع با ارزش ارزی، از طریق واردات است و نه تهیه یک برنامه قابل‌قبول جهت سرمایه‌گذاری در تولید آن محصولات و ایجاد یک خط تولید داخلی؛ آن‌هم برای شکوفایی و رهایی از ریخت‌و پاش‌های ارزی. این کار آینده‌فروشی ایران است. آینده ایران و توسعه ایران را با این تصمیم‌ها می فروشیم و به آن چوب حراج می زنیم.

متن گزارش این سخنرانی را در ادامه می‌خوانید:

ویرانی‌های جنگ را مایه عبرت نکردیم
سیدمحمد بحرینیان، پژوهشگر توسعه و صنعتگر باسابقه در نشست «توسعه ایران در محاق؛ چرا برخی کشورها به قله رسیدند، ولی ما در دامنه جاماندیم؟! موردکاوی بیماری مزمن عدم اهلیت حرفه‌ای و ناتوانی در آینده‌نگری» که در فرهنگستان علوم برگزارشد، ضمن ادای احترام به شهدا، به مقایسه نحوه برخورد جوامع مختلف با آثار ویرانگری‌های جنگ پرداخت و گفت: در کشورهایی مانند ژاپن و آلمان، برخی مکانها و آثار جنگ را حفظ کرده‌اند تا نشان دهند جنگ چه بدبختی‌ها و خسارات‌ بزرگی به همراه دارد و این کار شوخی و بازی نیست، بلکه بسیار جدی است. اما در کشور ما، اماکنی عمومی که در جنگ تحمیلی هشت‌ساله تخریب شده بود، به عنوان عبرت نگه نداشتند و مالکان و سرمایه‌داران و بورژوازی کژکارکرد مستغلات که بیم آن می‌رود از ذینفعان جنگ و تحریم باشند، برج‌ها و مال‌های تجاری ساختند.

با نهادهای پوسیده نمی‌توان به بهبود امید داشت
بدون اصلاح نهادها، امید به آینده در حد شعار می‌ماند
وی توضیح داد: برای تشریح موضوع این ارائه، نیاز دارم ابتدا گفتارها و سوابقی را شرح دهم. در توسعه عوامل مختلف ساختاری وجود دارد و ما در ایران در این زمینه‌ها عقب هستیم و نتوانسته‌ایم مسیر درست را پیش ببریم و شاید گفته‌های اینجانب احساس ناامیدی را ایجاد کند، لذا باتوجه به بیان استاد داوری اردکانی در بخشی از کتاب ارزشمند «بلای بی‌تاریخی و جهان بی‌آینده» که تاکید می‌کنند: «می‌دانم کسانی خواهند گفت که این حرف‌ها ترساندن مردمان و نومید کردن آنان است. اما اگر امیدی باشد، مردمان با حرف نومید نمی‌شوند و اگر امید نباشد، غفلت از آنچه پیش می‌آید، چاره کار نیست. درد و گرفتاری را باید شناخت، زیرا این شناخت می‌تواند مقدمه گشایش چشم‌انداز امید و پدید آمدن همت رهیایی و رهپویی باشد. پس خطر بزرگ را کوچک نینگاریم و پنهان نکنیم و تا آنجا که می‌توانیم، امید گشایش را در دل نگاه داریم.» بر این باورم که ظرفیت دانایی نخبگان کشور عزیزمان هنوز توانایی غلبه بر مشکلات حاد و بحرانی را دارد و جوانان هوشمند قادر هستند با اتکاء به ظرفیت نخبگان، مسیرهای بدیع را در مقابل کشور گشوده و توانایی شکل دادن به ابرقدرتی در منطقه را ایجاد نمایند، اما با این ساختار و نهادهای پوسیده و فشل، نمی‌توان به بهبود امید داشت.

درک درستی از قدرت اقتصادی و تولید فناورانه نداریم
بحرینیان ادامه داد: هنوز پس از بیش از یک سده شکل‌گیری دولت مدرن در ایران، سردرگم هستیم که اقتصاد قدرت می‌آورد یا خیر یا منشا قدرت اقتصاد کدام بخش است، چراکه تصمیم‌گیران نپذیرفتند صنعت منشا قدرت اقتصاد است. کافی است وضعیت کشورهای قدرت‌یافته را ببینند! هاجون چانگ می‌گوید «اقتصاد زبان قدرت است و همه ما را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد، پس بهتر است درباره آن بدانیم»، اما در کشور ما گویا اقتصاد اهمیت ندارد و زبان قدرت محسوب نمی‌شود و تبعات آن در جامعه با گوشت و پوست‌مان قابل لمس است. امروز ابرقدرتان در دنیا می دانند برای حفظ قدرت خود باید اقتصادی قوی داشت. اقتصاد قوی نتیجه تولید صنعتی فناورانه محور است. کشورهای قدرتمند دنیا؛ امروز در صنایع مهم، پیشران و استراتژیک با هم رقابت می کنند و جذب دانش و فناوری و تولید بومی آن، برای آن ها به مسئله بقا و یا حذف قدرت تبدیل شده است. اما متاسفانه در کشور ما درک درستی از قدرت اقتصادی و تولید صنعتی فناورانه محور و حمایت های لازم از آن وجود ندارد. صنعت و اقتصاد را به حال خود رها کرده ایم و از عدم حمایت و ضعف آن ترسی به دل راه نمی دهیم.

وی با انتقاد از واژه‌ها و اصطلاحات رایج در کشور، گفت: متاسفانه در ایران اصطلاحاتی مثل کولبری، شوتی، سوخت‌بری، ته‌لنجی، بساطی‌ها و دادزنی و امثالهم رواج یافته‌اند که در کشورهای دیگر حتی نمی‌توان چنین عباراتی را دید. سپس پرسید: آیا واقعا قیمت ارز در کشور ما باید ساعت ۱۱صبح در شهرهایی مانند دوبی، سلیمانیه یا هرات تعیین شود؟ با این همه منابع غنی، ما چه اقتصادی ساخته‌ایم؟

غیرت اجازه رهاکردن وطن را نمی‌دهد، اما جهل هم نباید آن را بد مرمت کند
بحرینیان برای نشان دادن مذمت نمایش‌ها و تبلیغات بی‌پایه که در کشور رایج شده، به گفته‌ای از ملاصدرا در کتاب «مردی در تبعید ابدی»، نوشته زنده‌یاد نادر ابراهیمی اشاره کرد: «ویرانه‌ای است این جهان، عمر کفاف نمی‌دهد که آباد کنی، غیرت رخصت نمی‌دهد که رها کنی. اینگونه ویرانه رهاکردن نشانه دنائت است و جاهلانه مرمت کردن نشانه رذالت. آبادسازی یک گوشه گُم جهان به دست ما، آبادسازی کل عالم است به دست همگان.»

توصیه‌های علمی در کشور رنگ سیاست به خود گرفته است
این پژوهشگر برجسته کشور همچنین برای نشان دادن یکی از عوامل عقب‌ماندگی کشور یعنی تن دادن دانشمندان به خواسته‌های غیر عقلانی سیاستمداران به نقلی از اندیشمند فرانسوی، پی‌یر بوردیو، که جوزف استیگلیتز، نوبلیست اقتصاد در کتاب «جهانی‌سازی و مسائل» ذکر کرده، پرداخت و گفت: سیاستمداران نیاز دارند مثل دانشمندان عمل کنند و وارد بحث‌های علمی بشوند که مبتنی ‌بر قرائن و شواهد متقن است. متاسفانه اکثرا عکس این روی می‌دهد، یعنی دانشمندان در ارائه توصیه‌های سیاستگذاری، سیاست‌زده می‌شوند و شواهد را چنان تغییر می دهند که با تمایلات مسئولان بخواند.

تصمیم‌گیران ما تنها آثار فوری سیاست‌ها را می‌بینند، نه پیامدهای پنهان آنها
فقدان آینده‌نگری و اهلیت حرفه‌ای، اقتصاد را گرفتار خیر کوچک و شر بزرگ کرده است
در ادامه وی برای نشان دادن ناتوانی در آینده‌نگری و عدم اهلیت حرفه‌ای بسیاری از تصمیم‌گیران اقتصاد در کشور و دلایل آن به نقلی از فردریک باستیا اقتصاددان فرانسوی(۱۸۵۰-۱۸۰۱ میلادی)، اشاره کرد: در حوزه اقتصاد، یک عمل، یک عادت، یک نهاد یا یک قانون فقط دارای یک تأثیر واحد نیست، بلکه زنجیره‌ای از تأثیرات را به دنبال دارد. از میان این تأثیرات، اولین اثر فوری است و همزمان با علت خود ظاهر می‌شود. این اثر دیده می‌شود، اما آثار بعدی متعاقب آن بروز می‌کنند و دیده نمی‌شوند. اگر بتوانیم آنها را پیش‌بینی کنیم موفق خواهیم بود. بین یک اقتصاددان بد و یک اقتصاددان خوب، فقط یک تفاوت وجود دارد؛ اقتصاددان بد، خود را به تأثیرات قابل مشاهده محدود می‌کند، درحالی‌که اقتصاددان خوب، هر دو اثر را در نظر می‌گیرد؛ یعنی آنچه را که دیده می‌شود و هم آنچه را که باید پیش‌بینی کرد. تفاوت بیان شده بسیار بزرگ است؛ به همین دلیل تقریبا همیشه هنگامی که عواقب فوری خوشایند می‌باشند، عواقب بعدی فاجعه‌آمیز هستند و بالعکس. اقتصاددان بد، خواهانِ خیری کوچک اما آنی است که شری فاجعه‌آمیز به دنبال دارد؛ اما یک اقتصاددان خوب طالبِ یک خیر عظیم است، حتی اگر دستیابی به آن مستلزم پذیرش خطرات اندکی در زمانِ حال باشد.

واردات بی‌رویه، صنعت کشور را در برابر شوک‌های خارجی بی‌دفاع کرده است
این صنعتگر باسابقه کشورمان در ادامه، در نقد واردات افسار گسیخته که تبعات آن گریبانگیر مردم کشورمان می‌شود با نقل قولی از آرتور شوپنهاور، فیلسوف آلمانی(۱۸۶۰-۱۷۸۸ میلادی) مبنی‌بر اینکه «همانطور که کشوری که نیازی اندک به واردات دارد یا از آن بی‌نیاز است، خوشبخت‌ترین کشورهاست، انسانی که به قدر کافی غنای درونی دارد و برای تفریح به چیزی از بیرون نیاز ندارد یا فقط اندکی نیاز دارد، سعادتمند است، زیرا واردات بهایی گزاف دارند، وابسته می‌کنند، خطراتی به همراه می‌آورند، موجب گرفتاری می‌شوند و جایگزین بدی برای محصولات داخلی‌اند، زیرا از دیگران، یا به طور کلی از بیرون از هیچ نظر نمی‌توان انتظار چندانی داشت»، افزود: در جنگ تحمیلی اخیرتبعات این وابستگی صرف را دیدیم. یا اخیرا شاهد بودیم تحت‌عنوان واژه بزک شده به اصطلاح تولید، قطعات تلویزیون وارد ایران شد و اخیرا با یک حرکت ساده فناورانه سازنده اصلی در کشور خارجی، همه آنها برای مدتی بی‌استفاده شد.

با ابزار بیگانه نمی‌توان با بیگانه جنگید
کشوری که ابزار خود را نمی‌سازد، بازیگر نیست، بازی‌شونده است
وی تاکید کرد: با ابزار ساخت بیگانه، نمی‌توان با بیگانه مبارزه کرد. تا زمانی که تولید صنعتی فناورانه محور را در کشور بومی نکنیم و خودمان نتوانیم در مرز دانش و تولید علم و فناوری حرکت کنیم، باید دائم دست نیاز به سوی کشورهای خارجی دراز کرده، منابع با ارزش ارزی و اشتغال جوانان خود را تقدیم آن ها و همواره کشوری بازی شونده در جهان باشیم.

اثرات محدود تصمیم‌های عاقلانه پس از مشروطه، کشور را روی پا نگه داشته است
با هر بحران کمر کشور خم می‌شود اما نمی‌شکند، ولی این دوام پایدار نیست
بحرینیان ضمن تاکید بر مواجهه کشور با عدم اهلیت حرفه‌ای در میان سیاستگذاران، نگاه سطحی به توسعه را نقد کرد و گفت: اگر اثرات دوره‌های محدود تصمیم‌گیری‌های عاقلانه پس از مشروطه تاکنون نبود، کشور امروز نمی‌توانست روی پای خود بایستد و توانمندی حل مشکلات مهلک را نداشت. شاهد هستیم که با هر بحران؛ کمر کشور خم می شود، اما نمی شکند. اما باید هشدار داد که این وضعیت برای همیشه دوام نخواهد داشت و با توجه به تغییرات سریع تکنولوژی در جهان و آگاهی بسیاری از کشورها از این موضوع و سرمایه گذاری برای تولید و فناوریشان، اقتصاد ما هر روز شکننده تر می شود و و از سایر کشورها عقب می ماند و این موضوع ما را فرسوده تر می کند، پس باید چاره ای اساسی برای آن اندیشید. تا کی می خواهیم بنشینیم و نظاره گر رشد و پیشرفت تولید فناورانه و افزایش قدرت اقتصادی سایر کشورها، خصوصا کشورهای همسایه خود که ما روزی بسیار برتر از آنها بوده ایم باشیم و اقدامی اساسی در جهت حفظ قدرت و اقتدار خود در جهان و منطقه انجام ندهیم.

خیابان قشنگ و چراغ نصب کردن را با توسعه اشتباه گرفته‌ایم
وی برای روشن کردن عدم اهلیت حرفه‌ای که کشور را به این وضعیت خطرناک اقتصادی و حتی سیاسی رسانده، به مصاحبه غلامحسین کرباسچی در هفته‌نامه «تجارت فردا» شماره ۷۱ در سال ۱۳۹۲، اشاره کرد: «اما نمی‌دانستیم برای حفظ این دستاوردها، ضمن معتقد و متعهد بودن، باید تخصص هم داشته باشیم… ما به خوبی نتوانستیم از آن حراست کنیم. … اما خیلی از آنها متخصص نبودند. آنها با آزمون و خطا بنای رویه‌های غلطی را گذاشتند که کودک امروزی دارد تاوانش را می‌دهد… برخی خیابان قشنگ با نصب چراغ و دیگرجلوه‌های ظاهری را با توسعه اشتباه گرفته‌اند. در واقع برخی فکر می‌کنند با اجرای پروژه‌های مختلف می‌توان به توسعه رسید، غافل از آنکه توسعه یک فرآیند مستمر و دائمی است.»

اقتصاد مصرف‌گرا توان حل مشکلات کشور را ندارد
حل مشکلات پایدار نیازمند تولید و همدلی اجتماعی است، نه مصرف آخرین تکنولوژی‌های جهان توسعه‌یافته
بحرینیان برای نشان دادن نوع غلط شکل‌گیری اقتصاد در کشور و دلایلی که نمی‌توانیم به صورت پایدار مشکلات کشور را حل کنیم، به نظریه ژان بودریار، جامعه‌شناس فرانسوی، که دکتر حسینعلی نوذری در کتاب «صورتبندی مدرنیته و پست مدرنیته» نقل کرده، اشاره کرد: «در جامعه‌ای که بر مبنای مصرف سازماندهی شده است و نه بر مبنای اصول تولید، مقولات اقتصادی نظیر نیازمندی‌های مادی، عرضه، تقاضا، تورم، بحران، رکود، بیکاری، توزیع سود، دستمزد و… برای تجزیه و تحلیل ماهیت و کارکرد اشیاء و کالاها نامناسب و غیرمؤثر هستند.» همچنین به نظر استاد داوری اردکانی در نامه‌ای که به یادداشت دبیرخانه هم‌اندیشی اسلامی، بیان نموده‌اند، اشاره کرد: «در این مورد هم توجه داشته باشیم که علم و جامعه با هم قوام می‌یابند. جامعه کنونی ما جامعه توسعه‌نیافته است. این جامعه همه نیازهای جامعه مدرن را دارد بی‌آنکه از توانایی‌های آن برخوردار باشد. اگر می‌توانستیم خود را از این وابستگی نجات دهیم و راه رسیدن به جامعه‌ای را بیابیم که در آن روح دینی یعنی اعتقاد به توحید و عالم غیب و معاد حاکم باشد و مردمانش از سودای مصرف آخرین تکنولوژی‌های ساخته‌ جهان توسعه‌یافته‌ آزاد باشند و با همدلی و هماهنگی برای معاش توأم با اخلاق بکوشند، شاید افقی پیش‌رویمان گشوده می‌شد.»

توهم قدرت در کشورهای متکی به منابع معدنی تبعات مهلکی دارد
افزایش ناگهانی درآمد نفتی ایران، تصور رفاه مطلق ایجاد کرد
نمونه ونزوئلا نشان می‌دهد حتی با منابع عظیم، موفقیت بدون مدیریت علمی و فناورانه ممکن نیست
این پژوهشگر توسعه سپس برای نشان دادن تبعات مهلک ناشی از «توهم قدرت» در کشورهای متکی به منابع معدنی زوال‌پذیر، به کتاب «معمای فراوانی» اشاره کرد و با بیان اینکه نویسنده این کتاب با طرح پرسش جان استوارت میل که «چگونه می‌توان وقوع مکرر الگوهای مشابه در کشورهای مختلف را توضیح داد؟» اشاره کرد و برای کمک به نکات خود به مصاحبه محمدرضاشاه با پیتر اسنو خبرنگار تلویزیون انگلیس که در روزنامه کیهان مورخ ۱۰ بهمن ۱۳۵۲، زمانی که درآمدهای نفتی ایران یک باره سه برابر شد، پرداخت که گفته بود «شاهنشاه فرمودند حتما. زیرا من تصور می‌کنم که کشور ما ظرف ده سال آینده، آنچنان خواهد شد که اکنون شما هستید. این را فقط مـن نمی‌گویـم، بلکه بنـا به اظهـار اشخـاص دیگـر، ظرف ۲۵ سال آینده، ایران در جرگه پنج کشور پررونق و مرفه جهان قرار خواهد گرفت. البته هنگامی که کشوری چنین وضعیتی پیدا می‌کند روش عمل آن هم به همان منـوال دگرگون می‌شود. بعضی از اقدامات آن بر اساس جهانی،‌ بدون هیچگونه عقده‌ای و با شناخت تمامی ساختمان سیاست جهانی خواهد بود.» در طرف دیگر به فاصله چند ماه از یکدیگر، کارلوس آندره‌پرز، رئیس‌جمهور ونزوئلا نیز با استناد به کتاب «معمای فراوانی» نوشته «تری لین کارل» صحبت‌های مشابهی را شاهدیم: «شمـا بازیگران در این دگرگونی بزرگ ملی هستید که ونزوئلا را به یکی از کشورهای بزرگ جهان تبدیل می‌سازد… ونزوئلایی بزرگ، چون که همه ونزوئلایی‌ها می توانند کار کنند. یک ونزوئلای بـزرگ چون آینده و رفاه هر عضو جامعه ملی ما تامین خواهد شد. یک ونزوئلای بزرگ چـون ما می‌دانیم چگونه از ابزارهای علم و فناوری برای متحول کردن منایع طبیعی کشورمان استفاده کنیم، به‌طوری‌که مـا، با شخصیت و صدای خاص خودمان، به باشگاه ملت‌های بزرگ جهان می‌پیوندیم.»

حتی با درآمد نفتی عظیم، بسیاری کارها بدون مدیریت علمی و برنامه‌ریزی ممکن نیست
وی با استناد به مصاحبه محمدرضاشاه با کیهان در ۳ آبان ۱۳۵۵، به پاسخ شاه در برابر یک سؤال پرداخت و آن را با صحبت های آندره پرز بعد از چند سال مقایسه کرد که چطور هر دو ، محمدرضا شاه و آندره پرز، به اشتباهات خود و دادن وعده های واهی پی برده بودند: «شاهنشاه: این برآورد درست است، اما اگر پولی اضافه بیاید آن را دیگر آتش نخواهیم زد. کسر بودجه‌مان سه میلیارد دلار است که باید جبران شود.» از سوی دیگر، آندره پرز گفت: «من امیدها و انتظارات مردم را بالا بردم و ایمان به کشورم را ایجاد کردم، اما بسیاری از کارها وجود داشت که نمی‌توانستم انجام دهم، کارهایی که حتی با تمام درآمد نفت قابل تغییر نبودند. افزایش قیمت برای هر کسی مضر است. بدتر از همه برای کشورهای در حال توسعه است که نفت دارند؛ افزایش قیمت برای آنها یک دام است.»

کشورهایی که بر فناوری و صنعت تکیه دارند، در مقابل بحران‌ها مقاوم‌ترند
بحرینیان یادآور شد: هر دو این کشورها با درآمدهای نفتی بالا، نتوانستند به وعده‌های خود عمل کنند و الگوی مشابهی از شکست توسعه را تجربه کردند که نشان‌دهنده اهمیت مدیریت صحیح منابع و دوری از اقتصاد مصرف‌محور و اتکاء به صنعت فناوری‌محور است. در دنیای امروز، صنعت فناوری‌محور قدرت است و ما در این زمینه موفق عمل نکرده ایم.

نفوذ ذینفعان داخلی و خارجی، توانایی آینده‌نگری اقتصاددانان و سیاستمداران را مختل می‌کند
وی تصریح کرد: وقتی صحبت از «عدم اهلیت» یا «ناتوانی در آینده‌نگری» تصمیم‌گیران می‌کنیم، به‌ویژه از زمانی که سازمان سیا «دفترچه راهنمای ساده خرابکاری میدانی» را از محرمانگی خارج و منتشر کرد، درخصوص «عدم اهلیت» یا «ناتوانی در آینده‌نگری» تصمیم‌گیران نمی‌توان گفت افراد کم‌هوش هستند؛ از این رو برای تشریح نکات موردنظر خود واژه «موارد ناخوشایند» را تعریف کردم: ۱- تصمیم‌گیران در اقتصاد هر کشور تحت نفوذ ذینفعان باشند،۲- تصمیم‌گیران در اقتصاد هر کشور خود ذینفع باشند، ۳- تصمیم‌گیران در اقتصاد هر کشور تحت نفوذ عوامل بیگانه باشند، ۴-تصمیم‌گیران در اقتصاد هر کشور خود عامل بیگانه باشند.

از شاه عباس تا امروز، اهمیت ایران توسط سیاستمداران درک نشده است
بحرینیان با طرح این پرسش که آیا تصمیم‌گیران کشور طی ۲۰۰ سال گذشته و به‌ویژه پس از مشروطه، اهمیت ایران را به درستی تشخیص داده اند، پاسخ داد: پس از شاه عباس اول تا امروز، به دلیل عقب‌ماندگی از علوم و فنون جهان و نقش نداشتن در تولید آنها، اضمحلال ما آغاز شده است. آنها اهمیت ایران را نتوانستند تشخیص دهند.

بی‌اعتنایی به هشدارهای نخبگان، مصائب امروز کشور را رقم زده است
شکوه و عزتمندی ملی با بازگرداندن اعتبار به نخبگان و تولیدگران واقعی محقق می‌شود
وی با بیان بی‌اعتنایی حاکمیت‌های ایران به هشدارها، انذارها و نظرات نخبگان دلبسته به منافع ملی ایران و مطرود نمودن آنها، به نظرات زنده‌یاد مهندس عزت‌الله سحابی در نامه تیرماه ۱۳۷۶ خود به رئیس‌جمهور خاتمی و نظرات زنده‌یاد دکتر حسین عظیمی آرانی در کتاب «ایران امروز در آینه مباحث توسعه» در سال ۱۳۷۸ که وضعیت ایران در زمان حال را در خشت خام دیدند و به درستی هشدار دادند، اشاره کرد. از سوی دیگر، به پژوهشی در سال ۱۹۹۷ اشاره کرد که وزارت دفاع آمریکا آن را به حدود ۲۰۰ نخبه آمریکایی سپرد تا امنیت آمریکا در ربع اول قرن بیست‌ویکم را بررسی کنند. در کمال حیرت مشاهده شد که ۹۰درصد پیش‌بینی‌هایی که در این کتاب آمده بود، محقق شد. صحت نظرات و هشدارهای زنده یادان اندیشه ورز کشورمان کاملا اثبات گردید. این موضوع نشان می دهد که نجات کشور ما نیز در دستان نخبگان دلبسته به منافع ملی است. این کشور، نخبگان و اندیشمندان با تجربه و دلسوز فراوان دارد. باید به آنها اعتماد کرد و از آنها برای برون رفت از گرفتاری های موجود کمک خواست و دست یاری به سوی آنها دراز کرد. آنها را باید به دایره تصمیم گیریهای توسعه کشور وارد کرد و نتیجه را دید. مصائب و مشکلات امروز کشور ما نتیجه قهر با نخبگان و اندیشمندان با تجربه و دلسوز و نادیده گرفتن تولیدگران واقعی است. راه نجات کشور آشتی دوباره با این دو گروه است که هر دو، دل در گروی منافع ملی این سرزمین دارند. نخبگان و اندیشمندان با تجربه، با سیاست های درست در جهت هدایت اقتصاد و تولیدگران واقعی با ایجاد اشتغال، ارزش افزوده با کیفیت و ارز آوری در خدمت این کشور خواهند بود. شکوه و عزتمندی ما با برگرداندن شکوه و عزتمندی به نخبگان و اندیشمندان با تجربه و دلسوز و تولیدگران واقعی محقق خواهد شد.

شناخت جایگاه استراتژیک ایران، شرط اتخاذ سیاست‌های توسعه‌محور است
وی به دلایل عدم توجه تصمیم‌گیران کشور به‌ویژه در زمینه اقتصاد درباره قدرت تشخیص اهمیت جایگاه ایران در جهان و دلایل ممانعت از قدرت گرفتن اقتصاد مبتنی ‌بر صنعت در ایران با ارائه مستندات پرداخت و عنوان کرد: دانیل یرگین در کتابش به نقل گفته لرد کرزن در سال ۱۸۸۰ پرداخته است: «لردکرزن، نایب السلطنه دولت بریتانیا در هندوستان، اهمیت ایران را چنین توصیف می کرد: یکی از مهره های صفحه شطرنجی که بازی سلطۀ بر دنیا روی آن صورت می گیرد.»

درک نادرست از تاریخ و ساختار منطقه، سیاستگذاری را دچار خطا می‌کند
بحرینیان در ادامه ارائه مستند خود به گفته اخیر تام باراک، سفیر آمریکا در ترکیه و نماینده ویژه آمریکا در سوریه و لبنان، اشاره کرد: «فرستاده ویژه آمریکا وجود منطقه‌ای به نام «خاورمیانه» را انکار کرد و مدعی شد کشورهای این منطقه را انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها ایجاد کرده‌اند… انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها در سال ۱۹۱۶ باعث ایجاد «دولت-ملت‌ها» در آن شدند… فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها طبق عهدنامه «سایکس-پیکو» امپراطوری عثمانی سابق را به چند «دولت-ملت» تقسیم کردند… باراک مدعی شد خاورمیانه به این شکل کارکرد نداشته بلکه مبناها در این منطقه شامل فرد، خانواده، روستا، قبیله، جامعه، مذهب و در آخر ملت است.»

باید در طول ۲۰۰ سال گذشته متوجه می‌شدیم که ما را رها نخواهند کرد، باید آماده می‌شدیم، اما آماده نشدیم
دوران طلایی اقتصادی برای توسعه صنعتی ایران کوتاه بود و از دست رفت
تصمیم‌گیران کشور نتوانستند مسیر واقعی توسعه صنعتی ایران را طی کنند
وی تاکید کرد: باید در طول ۲۰۰ سال گذشته متوجه می‌شدیم که ما را رها نخواهند کرد و باید آماده می‌شدیم، اما آماده نشدیم. ما دوران طلایی برای ایجاد اقتصادی قوی که مبتنی‌بر صنعت و فناوری باشد نیز داشته‌ایم؛ دورانی که اتفاقات مثبت در اقتصاد این کشور رخ داد، ولی این دوران کوتاه بود و نتوانستیم مسیر واقعی توسعه ایران را به درستی طی کنیم. تصمیم‌گیران کشور درک نکرده‌اند که باتوجه به سابقه تمدنی ایران و موقعیت حیرت‌انگیز جغرافیایی کشورمان، کشورهای سلطه‌گر تنها خواهان غارت منابع اقتصادی ایران هستند و به هر شکل نمی‌خواهند دیگر کشورها از جمله ایران، مبتنی‌بر صنعت توسعه ‌یابند.

وضعیت امروز ایران ریشه در الگوهای تاریخی مصرف‌زدگی و عقب‌ماندگی صنعتی دارد
این صنعتگر باسابقه با بررسی و نقل تیتروار نظرات اندیشه‌ورز نابغه شرق، ابن خلدون از کتاب «مقدمه» به سه نکته درمورد اهمیت صنعت، اشاره کرد: «- صنایع ناچار باید[با علم پیوند داشته]باشد – صنایع هنگامی نیکوتر می‌شود و توسعه می‌یابد که طالبان آنها افزون گردد[حمایت الزامی دولت‌ها از صنایع] –صنایع به پیشه‌کننده آنها خردمندی خاصی می‌بخشد.» وی سپس به سفرنامه شاردن در بیش از سه قرن پیش اشاره و گوشه‌ای از زمینه‌های تاریخی عقب‌ماندگی صنعتی و مصرف‌زدگی ایران را از دوران صفویه از این سفرنامه، نشان داد: «مردم مشرق‌زمین افرادی سست و آسان‌گیر و تنبل می‌باشند و جز برای فراهم آوردن وسایل بسیار ضروری تن به کار نمی‌دهند؛ …آنان بر این اعتقادند که چون این بدایع، مورد نیاز زندگی ساده و طبیعی آنان نیست، دل بستن به آنها کاری بیهوده و خطاست… نکته دوم این که مردمان مشرق‌زمین اصولا به اکتشافات نو و اختراعات جدید کاملا بی‌اعتنایند و شوق و رغبتی بدین امور ندارند… همچنین بر این اعتقادند اگر جز آنچه دارند به چیزی نیازمندند، باید از کشورهای بیگانه بخرند. از وابستگی خود به بیگانگان غمی به دل راه نمی‌دهند و هرگز این اندیشه در ضمیرشان نمی‌گذرد که دست و فکر خود را به کار اندازند و آنچه لازم دارند خود بسازند و در طلب آن دست به سوی بیگانگان دراز نکنند.» گویی وضعیت امروز کشور در سه قرن پیش شرح داده می‌شود. حتی بسیاری از تصمیم‌گیران اقتصادی کشور در یک سده گذشته نیز این موضوع را درک نکردند و تجارب بیان شده توسط برخی از تصمیم‌گیران پاکدست کشور که برای کشور هزینه‌زا بوده هم مورد مطالعه قرار نگرفت.

تنها آلمان حاضر شد به ایران در ایجاد صنعت کمک کند
وی به مخالفت قدرت‌های جهانی با صنعتی شدن ایران امروز اشاره کرد و گفت: زنده‌یاد دکتر محمد یگانه، عضو گروه دکتر عالیخانی، در کتاب خاطرات خود آورده «به‌خصوص آمریکایی‌ها چندان نظر مساعدی نداشتند نسبت به برنامه‌های صنعتی و صنعتی شدن ایران… ایران دست کمک خواستن دراز کرد به بانک جهانی، به آلمان، به آمریکا، فقط در میان اینها آلمان حاضر شد به ایران کمک بکند، آمریکایی‌ها مخالفت کردند و بانک جهانی مخالفت کرد برای ایجاد چنین صنعتی در ایران… آمریکایی‌ها توصیه کرده بودند به دولت آلمان که به صلاح نیست و شما هم به صلاح نیست که به ایران کمک بکنید برای ایجاد چنین صنعتی.» در شرق آسیا و در کره‌جنوبی هم با همین وضعیت مواجه بودیم. دکتر سئونگ هون چون که ۲۵ سال در قلب برنامه‌ریزی این کشور تصمیم‌گیر بوده، برای احداث کارخانه تولید فولاد، می‌گوید: «ایالات متحده آمریکا، آلمان غربی و بانک بین‌المللی ترمیم و توسعه (IBRD) مخالف طرح بودند (بدون هیچ نوع امکان‌سنجی اقتصادی)… رئیس بانک بین‌المللی ترمیم و توسعه(IBRD)، مک نامارا (McNamara): برای مخالفت با طرح ذوب آهن کره متأسفم.»

نگاه اشتباه به یک صنعت می‌تواند مسیر توسعه دو کشور را متفاوت کند
بحرینیان به تفاوت مسیر صنعتی ایران و کره‌جنوبی اشاره کرد و گفت: کره‌ای‌ها برای توسعه خود پیشران صنعتی تعریف کردند و برای آن پیشران‌ها، به صنعت فولاد به عنوان منبع تغذیه این صنایع پیشران می‌نگریستند، از این‌رو به صنعت ورق فولادی روی آورند، ولی ما به فولاد نه به عنوان صنعتی برای تامین صنایع پیشران، بلکه به عنوان صنعت هدف نگریستیم و به تولید تیرآهن روی آوردیم که در خدمت ساختمان‌سازی باشد و در نهایت در بورژوازی کژکارکرد مستغلات گرفتار شدیم. با همین یک مثال ساده شما می توانید اهمیت برنامه ریزی و نگاه درست به صنایع پیشران را متوجه شوید و این جاست که نقش نخبگان و اندیشمندان با تجربه و دلسوز؛ با اهمیت می شود. یک نگاه اشتباه به یک صنعت، چطور می تواند مسیر توسعه دو کشور را متفاوت کند. اینکه ما به دنبال صنعت فولاد بوده ایم، یک تفکر خوب بوده است، اما این که این صنعت را برای چه می خواهیم و این که موقعیت مکانی این صنعت باید کجا باشد و یا نهاده های لازم برای آن؛ از جمله آب و مقیاس آن با توجه به نگاه به آینده را نتوانستیم درست تشخیص دهیم. کشورهای غربی توسعه صنعتی و اقتصادی را برای ما نمی خواهند. این ما هستیم که باید منافع آینده و قدرت اقتصادی کشور خود را درک کنیم و در این مسیر از افراد دارای اهلیت حرفه ای در تصمیم گیری ها استفاده کنیم.

حتی پس از ۷۰ سال، برنامه‌های توسعه ایران همچنان گرفتار کلی‌گویی و فقدان محتوای عملی هستند
وی با مقایسه برنامه‌های توسعه ایران با برنامه چهاردهم چین (۲۰۲۱ تا ۲۰۲۵)، به نقد برنامه‌ریزی در ایران پرداخت و با نقد نمایش‌ها و بی‌محتوا شدن برنامه از اصول اساسی و کلی‌گویی‌ها به گزارش گروه هاروارد که به ایران آمده بودند، اشاره کرد: «آخرین نمایش قدرت هنگامی بود که برنامه‌ریزان در حضور وزرا برنامه سوم را به شاه تقدیم کردند و شاه در مقابل چشم وزرا، مندرجات آن را تأیید و امضاء کرد. این عمل هر چند به خوبی انجام شد، اما هیچ چیز را تعیین نکرد. این برنامه هنگامی که مورد تایید شاه قرار گرفت، چیزی به جز بیانیه ایمان و اعتقاد به آینده کشور نبود. به سختی می‌توان گفت که دست‌اندرکاران برنامه‌ریزی به غیر از تعهد کلی به اندیشه‌های مبهم توسعه و پیشرفت، به تعهدات دیگری تن داده بودند. مسائل واقعی که باید حل می‌شد و تصمیمات حیاتی که باید اتخاذ می‌شد، موضوعاتی بود که هنوز تعریف نشده بودند. کل مسئله عملا به بیابان برهوت نیروهای اداری و سیاسی کشور افکنده شد؛ نیروهایی که خود موضوع اصلی و مورد توجه این گزارش بوده‌اند.» البته هنوز پس از گذشت هفتاد سال برنامه‌ریزی در ایران و در آخرین برنامه توسعه کشور یعنی برنامه هفتم با همین کلی‌گویی‌ها مواجه هستیم.

شاخص‌های قابل اندازه‌گیری و پروژه‌های علمی و صنعتی چین، نمونه برنامه‌ریزی موفق است

موفقیت چین نشان می‌دهد برنامه‌ریزی عملی و هدفمند، کشور را از بحران‌ها عبور می‌دهد

بحرینیان با تشریح برنامه چهاردهم چین (۲۰۲۱ تا ۲۰۲۵)، افزود: در این برنامه، شاهد عقلانیت و واقع‌نگری عمیق و پرهیز از کلی‌گویی‌ها هستیم. شاخص‌های قابل اندازه‌گیری برای هر مورد تعیین شده است، پروژه‌های فضایی سرنشین‌دار و اکتشافات ماه، پروژه‌های عمق دریا، ابررایانه‌ها، قطارهای پرسرعت فوکسینگ و تولید هواپیماهای بزرگ. پیروزی کلی در نبرد سرنوشت‌ساز کاهش فقر در چین بیان می‌کند که بیش از ۵۵ میلیون تن از اهالی روستایی فقیر از فقر نجات یافتند.

محدودیت دسترسی به نخبگان، قدرت تشخیص رهبران را کاهش می‌دهد
پروتکل‌ها مانع از بحث و مشورت نخبگان با پزشکیان می‌شوند
وی در بخش دیگری از سخنرانی خود به تشریح موانع ساختاری توسعه در ایران پرداخت و با اشاره به نظریه ابن‌خلدون درباره اینکه سه دیوار دور رهبران کشیده و دسترسی به آنها قطع می‌‌شود، گفت: آقای پزشکیان را رئیس‌جمهور پاکدستی می‌دانم، اما متاسفانه این دیوارها به‌گونه‌ای تشکیل می‌شود و پروتکل‌ها اجازه نمی‌دهند که نخبگان اجازه بحث داشته باشند و لذا قدرت تشخیص در تصمیم‌گیران اصلی کشور ایجاد نمی‌شود که کدام راه درست و کدام غلط است. از سوی دیگر می‌بینید که تمام وقت روسای‌جمهور در جلسات گذرانده می‌شود .

تبلیغات گسترده درباره محصولات دانش‌بنیان با واقعیت آماری همخوانی ندارد
آمار گمرک نشان می‌دهد ارزش صادرات دانش‌بنیان تنها یک ششم واردات است
آیا از هوش طبیعی به نحو احسن استفاده کرده‌ایم و اگر چنین است، چرا در این وضعیت فعلی گرفتار شده‌ایم؟
بحرینیان با انتقاد از برجسته شدن تقلیدی ناگهانی موضوعی در جامعه و جنجال ایجاد نمودن برای آنها گفت: دکانی شکل می‌گیرد و منابع کشور بدون هدف هدر می‌رود؛ گاهی نانوتکنولوژی، گاهی بوم‌گردی و ایجاد خلق‌الساعه ویلاهای شکل گرفته، گاهی شرکت‌های دانش‌بنیان و گاهی موضوعات دیگر. وی همچنین بیان کرد: در سال گذشته در رسانه‌ها به‌گمانم بیش از ۳۰۰ محصول تبلیغ شد که در زمره رتبه‌های تک رقمی جهان هستیم. اما اگر چنین بود که اکنون کشور باید بهشت برین شده بود و حداقل قدرت پنجم جهان می بودیم! وقتی حقایق آماری بیرون می‌آید دردناک می‌شود و این نمایش‌ها رنگ می‌بازد. به عنوان نمونه گمرک ایران برای سال ۱۴۰۲ آمار ارزش و وزن واردات و صادرات شرکت‌های دانش‌بنیان را منتشر کرد. ارزش صادرات هر تن محصولات دانش‌بنیان حدود یک ششم واردات شرکت‌های دانش‌بنیان بود! به تازگی هم بحث «هوش مصنوعی» به کرات مطرح می‌شود و این پرسش مطرح شده که آیا از هوش طبیعی به نحو احسن استفاده کرده‌ایم؟ اگر بله، چرا چنین وضعی را شاهد هستیم؟!

مصرف و واردات بی‌رویه سوخت، نشان‌دهنده ناتوانی تصمیم‌گیران و وابستگی تاریخی ایران به بیگانه است
با وجود مصرف و واردات بالای بنزین، رشد منفی اقتصادی داشته‌ایم
بحرینیان سپس با ارائه جداول محاسباتی متعدد و مستند، گزارش مفصلی از مصرف فرآورده‌های نفتی با تکیه ویژه بر گازوئیل و بنزین ارائه داد و گفت: فاجعه عدم‌اهلیت حرفه‌ای و ناتوانی از آینده‌نگری حیرت‌آور است. ما در جدول نهایی محاسبات از سال ۱۳۸۰ تا سال ۱۳۹۹را با مستندات قیمتی استخراج شده ارزی توانسته‌ایم محاسبه کنیم:

معادل ارزش دلاری مصرف بنزین و گازوئیل به قیمت جاری در ایران

اما اگر آمار واردات و مصرف بنزین از سال ۱۲۹۹که تنها سه میلیون قران واردات بنزین داشتیم را محاسبه کنیم، عمق ناتوانی تصمیم‌گیران و وابستگی ادامه‌دار ما به اجنبی مشخص می‌شود.

 

معادل ارزش دلاری مصرف بنزین و گازوئیل به قیمت جاری در ایران

1

آیا این حجم از مصرف و واردات، رشد اقتصادی واقعی ایجاد کرده است؟ واضح است، رشد اقتصادی در بسیاری از دوره‌ها حتی منفی بوده است.

مجالس ما فقط شعار «کمک به صنعت» می‌دهند، نه توان مقایسه دارند، نه اقدامی واقعی می‌کنند
از صنعتگران واقعی توقع دارند با امکانات بورکینافاسو، امتیازات سوئیس را تحویل بدهند!
سه میلیون اشتراک جدید برق در سه سال اضافه می‌کنند بدون اینکه ظرفیت تولید برق را بالا ببرند
این صنعتگر باسابقه در بخش دیگری از سخنان خود به مقایسه سیاست‌های صنعتی ایران با کشورهای موفق پرداخت و گفت: وقتی می‌بینیم چین، آلمان و کره‌جنوبی هرکدام دقیق و شفاف در چه قالب‌هایی و با چه مبالغی صنعت خود را حمایت کرده‌اند، مشاهده می شود که مجالس ما فقط شعار «کمک به صنعت» می‌دهند، نه توان مقایسه دارند، نه داده‌ای دارند و نه اقدامی واقعی می‌کنند. باید گفت در این کشورها به تولید، صنعت فناورانه و کارآفرینان واقعی به عنوان هویت آینده و خط مقدم حفظ و افزایش جایگاه عزتمندانه قدرت و ثروتشان نگریسته می شود، اما متاسفانه این نگاه به تولید در ایران وجود ندارد. نه تولید واقعی جایگاه خود را دارد و به آن ارزش واقعی می گذارند و نه کارآفرینان واقعی نوآور. در نهایت فقط انتقاد از صنعتگران واقعی می‌ماند. هیچ‌گاه مقایسه واقعی انجام نمی‌دهند، زیرا توانایی انجام این کار را ندارند. از صنعتگران واقعی ما توقع دارند با امکانات بورکینافاسو، امتیازات سوئیس را تحویل بدهند! در عمل هم همان‌ها را تحت فشار می‌گذارند؛ برق صنایع را قطع می‌کنند تا محبوبیت بخرند، سه میلیون اشتراک جدید برق در سه سال اضافه می‌کنند بدون اینکه ظرفیت تولید برق را بالا ببرند و بعد در آمار رسمی از رشد مصرف برق سخن می‌گویند، بی‌آنکه بگویند ما چقدر بر مشترکان جدید اضافه کرده‌ایم، چقدر صنایع را به بدبختی کشاندیم و استهلاکشان از سرمایه‌گذاری بیشتر شده و مسلم است که با افزایش استهلاک، میزان مصرف برقش هم افزایش می‌یابد.

بحرینیان به نمونه‌ای عینی از سوء‌مدیریت، اشاره کرد: تصمیم‌گیران نه تنها کمکی به صنایع نکردند، بلکه با قوانین نامناسب اجبار می‌کنند که صنایع از انرژی تجدیدپذیر استفاده کنند. سپس در عرض سه سال بیش از ۵۰۰ میلیون دلار برای واردات صفحات خورشیدی از چین هزینه می‌شود، و سوال پیش می‌آید که چرا ارز می‌دهید؟ چرا با این ارز در ایجاد نیروگاه‌هایی که می‌تواند برق ارزان‌تر تولید کند، سرمایه‌گذاری نمی‌کنید؟! در کجای دنیا می‌گویند «از بورس برق تهیه کن یا با سرمایه خودت برق تولید کن»! اگر چنین است دیگر چه نیازی به وزارت نیرو داریم؟ کارشناسان دلسوز ذیربط حتماً هشدار داده‌اند، اما آنها که در رأس تصمیم‌گیری هستند، حاضر نیستند میز را رها کنند و برای خرید محبوبیت به انواع راه‌ها متوسل می‌شوند.

از ۹۹ تا ۱۴۰۱ بنزین به قیمت ۲۷ سنت صادر و با قیمت ۳۰ تا ۴۲ سنت وارد شده است
او سپس به سوء‌مدیریتی دیگر اشاره و اضافه کرد: آمار صادرات بنزین بر اساس داده‌های گمرک ایران طی سال‌های ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱ نشان می‌دهد هر لیتر بنزین حدود ۲۷ سنت صادر شده، در حالی‌که واردات ما از این مبلغ همیشه بیشتر بوده و از قیمت‌های ۳۰ تا ۴۲سنت در هر لیتر را شاهد بوده‌ایم.

آمار صادرات بنزین بر اساس داده های گمرک ایران در سالهای 1399 تا 1401
۵۳۶ میلیارد دلار را دود کردند و فرصت تولید موتور ملی از دست رفت
این پژوهشگر توسعه با استناد به کتاب «دانش و فناوری موتور ملی» در زمینه صنعت خودرو که به موضوع طراحی موتور ملی در زمان آقای خاتمی پرداخته است، ذکر کرد: «وام بیش از ۱۰۰میلیون یورویی بانک صنعت و معدن و وام ۱۵۰میلیون یورویی بانک توسعه اسلامی برای کمک به رفع نیازهای طرح تامین شد، ولی متاسفانه این اقلام برای موتور ملی هزینه نشد و درنتیجه موتور تا پایان سال ۱۳۸۶در همان مرحله پیش تولید؛ راکد ماند… زیرا با دریافت وامی به میزان تقریبا سه برابر هزینه این طرح و استفاده مناسب از آن می‌توانستیم امروز به تولید انبوه موتور و جعبه دنده و خودرویی ملی برسیم و از وابستگی در قوای محرکه نجات یابیم، درحالی که با آن مبالغ، معوقه‌های ایران‌خودرو به طلبکاران ازجمله پژو پرداخت شد.» بنابراین از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۹حدود ۵۳۶ میلیارد دلار به نرخ جاری عملا دود شد و از بین رفت، تصمیم‌گیران اقتصادی کشور حتی حاضر نشدند یک درصد از این مبلغ را صرف طراحی موتور ملی کنند.

بحرینیان با اشاره به نظریه فرانسیس فوکویاما، گفت: همان‌طور که فرانسیس فوکویاما می‌گوید، دموکراسی‌های ظاهری قادر به حل مشکلات ساختاری کشور نیستند. در صد سال اخیر، سیستم‌های مشابه در کشورهایی از ترکیه تا عراق و شمال آفریقا، نتوانسته‌اند پیشرفتی ایجاد کنند. تجربه کشورهای موفق آسیایی مانند ژاپن، کره‌جنوبی، تایوان، سنگاپور و مالزی نشان می‌دهد که نهادهای مستقل و کارآمد برای توسعه اقتصادی ضروری‌اند.

مجلس و دولتی که در شرایط جنگی، برای فراهم‌سازی منبع تامین هزینه‌ها با استفاده از ارز، اجازه ورود خودروهای دست‌دوم را می‌دهند، قطعا قادر به حل مسئله نیستند
تحریم‌ها دمل ۱۲۵ساله اقتصاد ایران را متورم کرد و جنگ ۱۲روزه آن را ترکاند
وی به تحلیل اثرات تحریم پرداخت و گفت: مجلس و دولتی که در شرایط جنگی، برای فراهم‌سازی منبع تامین هزینه‌ها با استفاده از ارز، اجازه ورود خودروهای دست‌دوم را می‌دهند، قطعا قادر به حل مسئله نیستند. تحریم‌ها دمل ۱۲۵ساله اقتصاد ایران را متورم کرد و جنگ ۱۲روزه آن را ترکاند و عمق ضعف‌های فناورانه ما را آشکار ساخت. مشخص شد که با تجهیزات و ابزارهای تولیدشده در غرب نمی‌توان به‌طور موثر با غرب رقابت یا مقاومت کرد؛ ما کشور را به تکنولوژی خارجی وابسته کردیم و جنگ ۱۲روزه این حقیقت را به وضوح در مقابل دید ما قرار داد.

هدف تحریم‌ها بیکاری، تورم و وابستگی اقتصادی بود
تحریم‌ها با هدف آسیب به تولید و جوانان طراحی شد؛ چرا به هشدارها توجه نمی‌کنیم؟
بحرینیان راه‌حل را در استفاده از گفته‌های دشمن دانست و توضیح داد: راه‌حل مقابله با تحریم‌ها از درون گفته آنان قابل فهم است، اما نمی‌دانم چرا به آنها توجه نمی‌کنند؟! سال ۱۳۹۴، ریچارد نفیو، طراح تحریم‌ها در زمان باراک اوباما، در کتاب خود با عنوان «هنر تحریم‌ها: نگاهی از درون» که مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی آن را ترجمه و منتشر کرده، خواسته‌های طراحی شده‌شان را آورده است: تاثیر بر جمعیت جوان و بیکاری جامعه در بخش‌های صنعتی و تولیدی (صفحات ۴۸-۴۷)، افزایش هزینه اعتبارات داخلی برای بنگاه‌های تولیدی (صفحه ۵۷)، خارج نمودن ارز از ایران برای واردات کالاهای لوکس و تجملی در جهت ایجاد نابرابری و تورم (صفحه ۸۷)، استفاده از اشتباهات مدیریتی، به طور مثال مشکلات داخلی در تامین مرغ (صفحه ۸۹)، هدف اصلی تحریم‌ها مشاغل حوزه تولید و ممانعت از کاهش اتکاء به نفت بود (صفحه ۸۹)، تحریم‌کنندگان به عدم توان تصمیم‌گیران در ارائه راه‌حل و تجربه آنها در عدم به وجود آمدن هماهنگی آگاه بودند (صفحات ۴۷ و ۸۷).

ساختار کنونی مانع توسعه صنعتی کشور است
یک نهاد فراقوه‌ای از نخبگان واقعی و انتخابی برای تصمیم‌گیری در اقتصاد کشور لازم است
این پژوهشگر توسعه در پایان گفت: با توجه به ذخیره دانش و آگاهی موجود در کشور، ما قادر به انجام اقدامات مثبت جهت برون‌رفت از وضعیت فعلی و حرکت به سوی آینده‌ای بهتر و کشوری توسعه‌یافته هستیم، اما این موضوع اقتضائات خاص خود را دارد که مهم‌ترین آن توجه به «اهلیت حرفه‌ای تصمیم‌گیران» و حرکت به سوی «توسعه صنعتی» و تعیین «پیشران‌های صنعتی» است. از سوی دیگر، تجربه یک سده گذشته نشان داده که با این ساختار پوسیده، نمی‌توان به خروج از این دامنه بحران ایجاد شده امیدی داشت، بلکه با تجربه کشورهای موفق و خارج شده از مدار توسعه‌نیافتگی، یک نهاد فراقوه‌ای از نخبگان واقعی و انتخابی برای تصمیم‌گیری در اقتصاد کشور لازم و حیاتی است که درخصوص شاخص‌های و انتخاب نخبگان باید بحث جدی صورت پذیرد./ سایت جماران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.