حسین کوه زاد/ سردبیر
برند، در هسته خود، تفاهمنامهای ناگفته میان تولیدکننده و مصرفکننده است؛ مجموعهای پیچیده از ادراکات، تجارب و اعتمادی که مصرفکننده در هر تعامل با کالا یا خدمات کسب میکند. این اعتماد، همان نیروی محرکهای است که در شرایط بحران اقتصادی، مشتری را وفادار نگه میدارد و کسبوکار را تابآور میسازد.
برندسازی؛ سد دفاعی بازار داخلی و اهرم توسعه صادرات
نقش محوری برند در حمایت از تولید ملی، در دو جبهه داخلی و خارجی خود را نشان میدهد:
حفظ بازار در برابر هجوم رقبا
یک برند ملی قوی، با ایجاد وفاداری عاطفی و اعتبار پایدار نزد مشتریان، به مثابه یک سد دفاعی عمل میکند. در شرایطی که رقبای خارجی با قیمتهای پایینتر یا حاشیه سود کمتر وارد بازار میشوند، اعتماد ایجادشده توسط برند، مانع از مهاجرت مشتریان میشود. این وفاداری، پایداری سهم بازار داخلی را تضمین کرده و قدرت چانهزنی تولیدکنندگان را در کل زنجیره تأمین، از جذب سرمایه تا توزیع، افزایش میدهد.
جهش از تولید کالا به خلق ارزش
صادرات، نیازمند چیزی فراتر از قیمت رقابتی است؛ صادرات موفق متکی به اعتبار برند است. برندهای ملی معتبر، کالای یک کشور را در میان انبوه محصولات مشابه در بازار جهانی متمایز میسازند و اجازه میدهند تا محصول با حاشیه سود بالاتر و پایدارتری به فروش برسد. این اعتبار، تولیدکنندگان را از فروشنده صرف “کالا” به “خالق ارزش” تبدیل میکند. ارزش افزودهای که از نوآوری، کیفیت و اعتماد ناشی میشود، سهمی به مراتب بزرگتر در ثروت ملی دارد تا صرفاً اتکا به فروش مواد خام یا محصولات پایه.
اثرات کلان برند بر اقتصاد ملی
برندسازی موفق، پدیدهای فراتر از مرزهای شرکت است و پیامدهای مثبت ساختاری برای اقتصاد کلان در پی دارد:
افزایش تابآوری اقتصادی: کسبوکارهایی که پشتوانه یک برند معتبر دارند، در دوران رکود یا نوسانات ارزی، تابآوری بیشتری از خود نشان میدهند. مشتریان در شرایط سخت، همچنان به برندهای مورد اعتماد خود پناه میبرند و این امر، ثبات درآمدی شرکتها را تضمین میکند.
جذب سرمایهگذاری و فناوری: برندهای ملی موفق، نماد ظرفیت مدیریتی بالا، کیفیت مستمر و چشمانداز بلندمدت یک کشور هستند. این تصویر مثبت، سرمایهگذاران خارجی و داخلی را برای مشارکت در پروژههای بزرگتر و انتقال فناوریهای پیشرفتهتر ترغیب میکند که نهایتاً به ارتقای سطح کیفی تولید در کل کشور میانجامد.
مسئولیت اجتماعی و اعتبار جهانی: تحقیقات بینالمللی نشان میدهد محصولاتی که برندسازی خود را با پایداری زیستمحیطی و مسئولیت اجتماعی تلفیق میکنند، نرخ رشد به مراتب بالاتری دارند. این امر فرصتی طلایی برای برندهای ایرانی است تا با اتکا به فرهنگ غنی و اخلاقمداری، نه تنها وفاداری داخلی، بلکه اعتماد جهانیان را نیز جلب کنند.
راهبردهای عملگرایانه برای تحقق چشمانداز برند ملی
تبدیل شدن به «کشوری با برندهای معتبر»، نیازمند عزم و استراتژی مشخص در سطح کلان است:
تدوین استراتژی برند صادراتی: شرکتهای داخلی نیازمند طراحی مدلهای هوشمندانه برای ورود به بازارهای صادراتی هستند. این راهبرد باید مشخص کند که آیا برند با هویت محلی وارد بازار هدف شود یا از یک برند جهانی برای بخش «پرمیوم» (Premium) استفاده کند. صرفاً صادرکننده بودن کافی نیست، بلکه باید برند آفرین بود.
تحقیقات بازار سیستماتیک: هیچ برند موفقی بدون درک عمیق و مستمر از نیازها، ترجیحات و تغییرات بازار شکل نمیگیرد. برندهای ملی باید به جای تکیه بر اطلاعات سنتی، از روشهای علمی و دادهمحور (نظرسنجیهای عمقی، گروههای کانونی و تحلیل کلاندادهها) برای هماهنگسازی دائمی خود با نبض بازار استفاده کنند.
تعهد ملی و همکاری سهجانبه: برندسازی قدرتمند، یک فعالیت حاشیهای نیست، بلکه یک سرمایهگذاری بنیادی است. تحقق این چشمانداز نیازمند عزم ملی، سیاستگذاریهای هوشمندانه و همکاری سهجانبه دولت، صنعت و دانشگاه است تا زیرساختهای لازم برای پرورش برندهای نوآور و رقابتپذیر فراهم شود.
در نهایت، سرمایهگذاری هدفمند و بلندمدت در ساختن برندهای قوی و اصیل، موتور قدرتمندی است که نه تنها شرکتها را در حفظ سهم بازار یاری میرساند، بلکه ظرفیت تولید ملی را برای ایفای نقشی برجستهتر در اقتصاد بینالملل تقویت مینماید. برندسازی، ستون فقرات هویت اقتصادی مدرن و ضامن اقتدار ملی در قرن پیش رو است./ حسین کو ه زاد/ توس اکو
https://tooseco.ir/?p=26695










